تعداد نشریات | 50 |
تعداد شمارهها | 2,232 |
تعداد مقالات | 20,475 |
تعداد مشاهده مقاله | 25,226,347 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 22,857,473 |
بررسی جایگاه و نقش "کنفرانس اعضای معاهدات محیطزیستی" در توسعه حقوق بین الملل محیط زیست | ||||||||
علوم و تکنولوژی محیط زیست | ||||||||
مقاله 13، دوره 22، شماره 11 - شماره پیاپی 102، بهمن 1399، صفحه 171-181 اصل مقاله (330.58 K) | ||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22034/jest.2018.16787.2536 | ||||||||
نویسندگان | ||||||||
سید عباس پورهاشمی 1؛ اعظم پرنده مطلق2 | ||||||||
1عضو هیئت علمی و رئیس موسسه تخصصی حقوق بینالملل کانادا (CIFILE) تورنتو، کانادا.(مسوول مکاتبات) | ||||||||
2دانشجوی دکتری حقوق محیط زیست، گروه حقوق محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران. | ||||||||
چکیده | ||||||||
یکی از ساختارهای مهم بینالمللی که نقش زیادی در توسعه نهادی حقوق بینالملل محیط زیست داشته است، کنفرانس اعضای معاهدات محیطزیستی به شمار میآید. با این همه، جایگاه و مشروعیت وضع مقررات محیطزیستی، توسعه و تضییق الزامات و تعهدات مندرج در معاهدات محیطزیستی توسط کنفرانس اعضا و اجرای تصمیمات و مصوبات آن،از مسایل حقوقی مهم میباشد که کمتر به آن پرداخته شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا جایگاه حقوقی و نقش کنفرانس اعضای معاهدات محیطزیستی در توسعه حقوق بینالملل محیط زیست مورد بحث و بررسی های حقوقی قرار گیرد. این تحقیق مبتنی بر روش تجزیه و تحلیل استقرایی حقوقی است. بر اساس این روش، برخی از معاهدات محیطزیستی از دهه 1970 تا به امروز که دربردارنده ساختار کنفرانس اعضا هستند، گردآوری، تجزیه، تحلیل و مورد بررسی حقوقی قرار گرفته است. این پژوهش، ضمن بررسی فرصتها و ظرفیتهای حقوقی "کنفرانس اعضا" در توسعه حقوق بینالملل محیط زیست، نتیجه گیری کرد که کنفرانس اعضای معاهدات محیطزیستی همچنان با ناکارآمدیها و خلأهای حقوقی و اجرایی مواجه هستند و در نهایت، راهکارها و پیشنهاداتی در جهت جبران خلأهای فراروی ساختار کنفرانس اعضا ارایه گردید. | ||||||||
کلیدواژهها | ||||||||
کنفرانس اعضا؛ معاهدات محیطزیستی؛ توسعه و تدوین؛ حقوق بینالملل محیط زیست | ||||||||
اصل مقاله | ||||||||
علوم و تکنولوژی محیط زیست، دورهبیست و دوم، شماره یازده، بهمن ماه 99
بررسی جایگاه و نقش "کنفرانس اعضای معاهدات محیطزیستی" در توسعه حقوق بینالملل محیط زیست
عباس پورهاشمی[1]* اعظم پرنده مطلق[2]
چکیده یکی از ساختارهای مهم بینالمللی که نقش زیادی در توسعه نهادی حقوق بینالملل محیط زیست داشته است، کنفرانس اعضای معاهدات محیطزیستی به شمار میآید. با این همه، جایگاه و مشروعیت وضع مقررات محیطزیستی، توسعه و تضییق الزامات و تعهدات مندرج در معاهدات محیطزیستی توسط کنفرانس اعضا و اجرای تصمیمات و مصوبات آن،از مسایل حقوقی مهم میباشد که کمتر به آن پرداخته شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا جایگاه حقوقی و نقش کنفرانس اعضای معاهدات محیطزیستی در توسعه حقوق بینالملل محیط زیست مورد بحث و بررسی های حقوقی قرار گیرد. این تحقیق مبتنی بر روش تجزیه و تحلیل استقرایی حقوقی است. بر اساس این روش، برخی از معاهدات محیطزیستی از دهه 1970 تا به امروز که دربردارنده ساختار کنفرانس اعضا هستند، گردآوری، تجزیه، تحلیل و مورد بررسی حقوقی قرار گرفته است. این پژوهش، ضمن بررسی فرصتها و ظرفیتهای حقوقی "کنفرانس اعضا" در توسعه حقوق بینالملل محیط زیست، نتیجه گیری کرد که کنفرانس اعضای معاهدات محیطزیستی همچنان با ناکارآمدیها و خلأهای حقوقی و اجرایی مواجه هستند و در نهایت، راهکارها و پیشنهاداتی در جهت جبران خلأهای فراروی ساختار کنفرانس اعضا ارایه گردید.
واژههای کلیدی: کنفرانس اعضا، معاهدات محیطزیستی، توسعه و تدوین، حقوق بینالملل محیط زیست
The role of the environmental treaties’ Conference of the parties in the development of international environmental law
Abbas Poorhashemi [3]* Azam Parandeh Motlagh[4]
Abstract One of the most important international structures that play a major role in the development of international environmental law is the Conference of the parties in the environmental treaties. However, the Conference of the Parties’ status and legitimacy for environmental regulations, developing and restricting the parties’ obligations and requirements which contained in the environmental treaties and implementation of the treaties by its decisions and resolutions should be addressed. This study is based on analysis of legal inductive. According to this method, some environmental treaties from the 1970s until today which contained the Conference of the Parties’ structure has been collected, analyzed and evaluated. After studying the opportunities and legal capacity of the "Conference of the Parties" for development of international environmental law, the result of this study showed that the environmental treaties’ Conference of the Parties have faced some gaps and limitation. In this perspective, the paper makes some recommendation to sole these gaps and limitations.
Keywords: Conference of the Parties, Environmental Treaties, Sustainable Development, International Environmental Law, International Treaties
مقدمه
از برگزاری کنفرانس سازمان ملل متحد با عنوان انسان و محیطزیست در استکهلم (1972)، معاهدات بینالمللی محیطزیستی رشد بیسابقهای پیدا کرده اند. تدوین، امضاء و لازم الاجرا شدن بیش از هزار معاهده دو و یا چند جانبه جهانی ومنطقهای نشانگر اهمیت این منبع حقوقی در توسعه حقوق بینالملل محیط زیست است. یکی از ساختارهای مهم مدیریتی برای اجرا و نظارت بر اجرای معاهدات محیطزیستی، ایجاد ساختار "کنفرانس اعضا" بوده است. در این پژوهش ضمن بررسی جایگاه حقوقی کنفرانس اعضا در معاهدات محیطزیستی، به نقش آن در توسعه حقوق بینالملل محیط زیست میپردازیم. 2-نقش چالش های مختلف محیطزیستی در توسعه معاهدات چند جانبه متعاقب هشدار دانشمندان و متخصصان محیط زیست و ایجاد بسیاری از چالش های محیطزیستی از قبیل تغییرات اقلیم، تخریب لایه ازن، آلودگی هوا و کاهش تنوع زیستی، ضرورت ارایه پاسخ مناسب جهانی را ایجاب کرد. در پاسخ به این تهدیدات جهانی، معاهدات محیطزیستی متعددی از قبیل کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییرات آب و هوا (تغییرات اقلیمی[5]1992)، پروتکل کیوتو[6](1997) و موافقتنامه پاریس[7](2015)، کنوانسیون حفاظت از لایه ازن (کنوانسیون وین)[8] 1987 و پروتکل های آن، کنوانسیون تنوع زیستی[9](1992) و پروتکل کارتاهنا[10](2000)، پا به عرصه حقوق بینالملل محیط زیست نهادند. در واقع، معاهدات چندجانبه محیطزیستی، از میان دیگر ابزارهای حقوقی بینالمللی به تنظیم فعالیت های مؤثر بر محیط زیست در راستای ارایه یک چارچوب ضروری برای جامعه بینالمللی در پاسخ به مشکلات محیطزیستی و ارتقای حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار میپردازد. امضا، تصویب و لازم الاجرا شدن بیش از 1000 معاهده محیطزیستی دو و یا چند جانبه که عموماً به موضوعاتی از قبیل تنوع زیستی، جو و اتمسفر، زمین، پسماندهای خطرناک و شیمیایی، اقیانوس ها، دریاها و آبها میپردازند، نشان دهنده توسعه ماهوی حقوق بینالملل محیطزیست است. شمول گسترده معاهدات چندجانبه محیطزیستی به وضوح نشان میدهد که این ابزارهای حقوقی اگر به طور مؤثر اجرایی شوند، نقش مهمی را در حفاظت از محیط زیست جهانی ایفا میکنند. در واقع، تا زمانی که توسعه حقوق بینالملل محیط زیست مبتنی بر گسترش کمی و کیفی معاهدات محیطزیستی است، نقش کنفرانس اعضای معاهدات محیطزیستی در توسعه حقوق بینالملل محیط زیست حایز اهمیت میباشد. بسیاری از معاهدات چندجانبه محیطزیستی موجود، به خصوص معاهداتی که پس از سال 1972 تنظیم شدهاند، "کنفرانس اعضا" را پیش بینی نموده اند. بر اساس مقررات معاهدات محیطزیستی، کنفرانس اعضا، به صورت منظم به منظور نظارت و پایش اجرای تعهدات اطراف متعاهد و اصلاح و باز نگری معاهده و سایر وظایف محوله از سوی معاهده برگزار میشوند. 3- فلسفه و تاریخچه شکل گیری کنفرانس اعضای معاهدات محیطزیستی دو دلیل مهم میتواند فلسفه ایجاد کنفرانس اعضا در معاهدات محیطزیستی را تبیین نماید: اولاً- زمانیکه یک معاهده محیطزیستی در ابتدا منعقدشود، اعضا ممکن است فقط به توافق سیاسی محدودی درخصوص اینکه چگونه با چالش محیطزیستی خاصی مقابله کنند، برسند. در این صورت معمولاً اقدام به تصویب متن معاهدهای در قالب کنوانسیون-چارچوب[11] مینمایند و توافقات آتی را موکول به تصویب پروتکل میکنند. بنابراین، دولتها هنوز به تفاهم سیاسی کامل در خصوص موضوع مطروحه نرسیدهاند. بهطور مثال در کنواسیون- چارچوب حفاظت دریای خزر تهران (2003) (1)، بهدلیل اینکه دولتها به تفاهم سیاسی کامل در همه موضوعات مورد علاقه دست نیافتند، این کنوانسیون را منعقد کرده و توافقات آینده را موکول به پروتکلهای الحاقی نمودند. (2) ثانیاً- موضوعات محیطزیستی از نظر علمی،هنوز به اندازه کافی شفاف و روشن نیستند و به مرور زمان آگاهی از مسایل محیطزیستی، با رشد علمی توسعه پیدا میکند. لذا کنفرانس اعضا میتواند در بازنگری و اصلاح ماهوی و مصداقی معاهدات محیطزیستی نقش مثبتی داشته باشد. از این رو، از برگزاری اجلاس جهانی انسان و محیط زیست و صدور بیانیه استکهلم (1972)، ترتیبات ساختاری و نهادی مهمی در معاهدات چندجانبه محیطزیستی (مانند کنفرانس اعضا، دبیرخانه، کمیته تخصصی، کمیته مشاوره و....) به رسمیت شناخته شده است. بنابراینتشکیل و توسعه ترتیبات نهادی و ساختاری در معاهدات چندجانبه محیطزیستی، متعاقب تشکیل کنفرانس سازمان ملل در زمینه محیط زیست انسان (استکهلم 1972) بوده است. با وجود این، این دوره مصادف با یک دوره از نارضایتی گسترده از سازمانهای بینالدولی سنتی بود که به دلیل هزینه ها و طبیعت دیوانسالاری آنهامورد استقبال جهانی قرار نگرفت. در این چارچوب، اولین نمونه بارزتشکیل کنفرانس اعضا توسط کنوانسیون مربوط به تالاب های مهم بینالمللی به ویژه تالابهای زیستگاه پرندگان آبزی معروف به کنوانسیون رامسر 1971 (3) میباشد. لازم به ذکر است که در این کنوانسیون، "کنفرانس اعضا" بهعنوان رکن اساسی و اصلی در نظر گرفته نشده است و تنها اختیار مشاوره به آن داده شده است. در این چارچوب، ماده 6 کنوانسیون تصریح میکند که در موارد ضروری طرفهای متعاهد،کنفرانسهایی درباره حفظ و حراست تالابها و پرندگان آبزی تشکیل خواهندداد و این کنفرانسها جنبه مشورتی داشته و بالاخص در موارد ذیل صلاحیت خواهندداشت؛ نحوه اجرای کنوانسیون، اضافات و تغییراتی که باید در فهرست منظورگردد، بررسی اطلاعاتی که طبق بند 2 ماده 3 راجع به تغییرات وارده درشرایط اکولوژی تالابهای مندرج در فهرست تسلیم شده است، ارایه توصیههای عام یا خاص به طرفهای متعاهد درموردحفاظت واداره و بهرهبرداری صحیح از تالابها و نباتات و حیوانات بومی آنها، ارایه درخواست به سازمانهای بینالمللی ذیصلاح جهت تنظیم گزارش و آمار درباره امور بینالمللی. (4) اولین معاهده محیطزیستی که اصطلاح "کنفرانس اعضا" را با اختیارات لازم به کار برد، کنوانسیون تجارت بینالمللی گونههای وحشی جانوری و گیاهی در معرض خطر انقراض (سایتیس)1973(5) بود. کنفرانس اعضای این کنوانسیون گسترده ترین اختیارات را در بین انواع مختلفی از کنفرانسهای اعضا دارا بود.کنفرانس اعضا در ابتدا فاقد اختیار در اتخاذ تدابیر مالی بود اما این اختیار توسط اصلاحیهای در کنوانسیون در سال 1979 اضافه شد. بر اساس ترتیب زمانی، کنوانسیونهای بعد از آن، از قبیل کنوانسیون حفاظت از گونه های مهاجر حیوانات وحشی (کنوانسیون بن[12] 1973)، کنوانسیون وین [13](1985)(6)، کنوانسیون درباره کنترل انتقالات برون مرزی مواد زاید زیانبخش و دفع آنها (بازل 1989 [14]) و پروتکل مونترال درباره مواد مخرب لایه ازن (پروتکل مونترال[15] 1987) وکنوانسیون چارچوب سازمان مللمتحد درباره تغییرات آبوهوایی[16](1992)، دارای ترتیبات سازمانی "کنفرانس اعضا" بودند. انعطاف پذیری مدل "کنفرانس اعضا" و پذیرش آنهاتوسط دولتها به این معنی است که به احتمال زیاد در آینده نیز از این مدل استفاده خواهد شد. (7) کارآمدی موفق مدل ساختاری کنفرانس اعضا، تلاش بسیاری از دولتها مبنی بر ایجاد ساختارهای جدید برای اجرای حقوق بینالملل محیط زیست را با مشکل مواجه کرده است. به علاوه در حالیکه استدلال های قوی در حمایت از ایجاد سازمان جهانی محیط زیست در پاسخ به کاستی های پیشین وجود دارد و محدودیت های معاهدات چند جانبه محیطزیستی در حال حاضر، حتی اگر موجه باشند، همچنان کارآمدی نهاد کنفرانس اعضا به حال خود باقی است. براین اساس، نقش "کنفرانس اعضا" بهعنوان جزء جدایی ناپذیر توسعه حقوق بینالملل محیط زیست در حال حاضر به رسمیت شناخته شده است. 4- اختیارات وجایگاه کنفرانس اعضا در معاهدات محیطزیستی کنفرانس اعضا معمولاً با هدف تعیین اولویتها و بررسی اجرای کنوانسیون براساس گزارشات ارایه شده توسط دولتها، درنظرگرفتن اطلاعات جدید از سوی دولتها، سازمانهای غیردولتی و افراد که توصیههایی را به اعضا برای اجرا میدهند، تصمیمگیری لازم درجهت بهبود اجرای مؤثر و اصلاح معاهده در صورت ضرورت و اجرای سایر امور محوله از سوی معاهده محیطزیستی مرتبط تشکیل میشود. اختیارات و جایگاه کنفرانس اعضای معاهدات محیطزیست با توجه به شرایط موجود در مقررات و مواد هر کنوانسیونی که یک "کنفرانس اعضا" را ایجاد کرده متفاوت است. در این پژوهش با بررسی مفاد بسیاری از کنوانسیونهای بینالمللی اعم از منطقه ای و جهانی و قطعنامههای صادره توسط کنفرانس اعضا، اختیارات و نقش های زیررا به صورت استقرایی استخراج کرده است: 1.4.اصلاح و بازنگری معاهدات محیطزیستی یکی از مهمترین کارویژه های کنفرانس اعضا، اصلاح و بازنگری معاهدات محیطزیستی است. روشهای اصلاح و بازنگری معاهدات محیطزیستی که پذیرفته شده و لازم الاجرا شده اند از موافقتنامهای به موافقتنامه دیگر متفاوت است، اما به طور گسترده مشابه هستند. براین اساس،"کنفرانس اعضا"در کنوانسیونهای رامسر، لندن ، بن و سایتیس با دو سوم اکثریت آراء اصلاحات را تصویب میکنند. در بیشترمعاهدات اخیر، اصلاحات در صورت امکان توسط اجماع به تصویب میرسد. معاهداتی که در اجماع شکست خورده اند، با دو سوم اکثریت آراء تصویب شده اند. (پروتکل مونترال، کنوانسیون تنوع زیستی و کنوانسیون سازمان ملل درباره مبارزه با بیابان زایی در کشورهایی که با خشکسالی جدی و یا بیابان زایی روبهرو هستند به ویژه در آفریقا یا سه چهارم اکثریت آراء (در کنوانسیونهای وین و بازل و کنوانسیون چارچوب سازمان ملل درباره تغییرات آب و هوایی 1992). در مورد همه معاهدات، اصلاحات پذیرفته شده، فقط برای اعضای تصویب کننده به شرط رسیدن به حد نصاب لازم در معاهده، لازم الاجرا است و برای اعضایی که اصلاحات را نپذیرفتند، به دلالت اصل نسبی بودن معاهدات، لازم الاجرا نیستند.(4) یکی دیگر از روشهای اصلاح و بازنگری در معاهدات محیطزیستی، پذیرش پروتکل است. بر این اساس، کنفرانس اعضا، تعهدات اعضا را با پذیرش پروتکلها به معاهدات افزایش میدهند. این روش، به خصوص در معاهدات چندجانبه محیطزیستی که در شکل معاهده-چارچوب تنظیم شده اند، به دلیل فقدان یا عدم اطمینان از دانش علمی درباره موضوع مشکلات محیطزیستی و یا عدم توافق سیاسی دولتها در خصوص همه موضوعات فرارو، کارآیی بیشتری دارد. (2) معاهداتچندجانبه محیطزیستی جهانی که کنفرانس اعضایشان قادر به پذیرش پروتکلها است شامل کنوانسیون وین، کنوانسیون بازل و کنوانسیون تنوع زیستی و کنوانسیون چارچوبی سازمان ملل درباره تغییرات آب و هوایی میباشد. به طور کلی، مانند هر اصلاحیهای در معاهدات چندجانبه محیطزیستی، پروتکلها به طور کلی توسط اجماع در صورت امکان تصویب میشوند که در صورت عدم اجماع آنهاممکن است که توسط دو سوم یا سه چهارم اکثریت آراء تصویب گردند. پروتکلها مانند اصلاحیه های معاهده برای لازم الاجرا شدن نیاز به تصویب دارند.تعدادی از مصوبات مورد نیاز برای لازم الاجرا شدن در صورت فقدان مواد موجود در کنوانسیون مادر در پروتکل های آن مشخص شده است. به طور نمونه در بعد جهانی پروتکل مونترال درباره موادی که باعث تخریب لایه ازنمیشود (پروتکل مونترال) پذیرفته شده توسط کنفرانس اعضای کنوانسیون وین، پروتکل کیوتو کنوانسیون چارچوب سازمان ملل درباره تغییرات آب و هوا (پروتکل کیوتو 1997) (8) پذیرفته شده توسط کنفرانس اعضای کنوانسیون چارچوب سازمان ملل درباره تغییرات آب و هوایی، پروتکل مسوولیت و جبران خسارت پذیرفته شده توسط کنفرانس اعضای کنوانسیون بازل و پروتکل کارتاهنا درباره ایمنی زیستی (پروتکل ایمنی زیستی) پذیرفته شده توسط کنفرانس اعضای کنوانسیون تنوع زیستی 1992 و در بعد منطقهای پروتکلهای کنوانسیون منطقهای کویت برای همکاری درباره حمایت و توسعه محیط زیست دریایی و نواحی ساحلی در برابر آلودگی 1978 و پروتکلهای آینده کنوانسیون حفاظت از محیط زیست دریای خزر، تهران 2003 از این منطق حقوقی پیروی کرده اند. در خصوص معاهدات محیطزیستی که دربردارنده لیست هایی برای مشخص کردن دامنه حقوق و تکالیف دولتها هستند، اصلاحات و بازنگری در این لیست ها نیز از اختیارات "کنفرانس اعضا" میباشد.(9) در برخی از موارد، مانند اصلاحات متعددی که در لیستی از گونههای مورد حفاظت در ضمایم مرتبط با کنوانسیون سایتیس 1973 و کنوانسیون بن 1979 مندرج شده است، اختیار "کنفرانس اعضا" اصلاح و بازنگری در این لیست ها است. 2.4. صدور قطعنامههای لازم الاجرا و غیر لازم الاجرا تکثیر و گسترش معاهدات محیطزیستی بهخصوص پس از جنگ جهانی دوم و با توسعه نقش سازمان مللمتحد و ارکان آن در دهههای گذشته، قطعنامههای الزامآور نیز در زمره منابع حقوق بینالملل قرار گرفته است. گرچه بهنظر میرسد الزام قطعنامههای الزامآور ناشی از الزامآور بودن معاهدات بینالمللی است، لیکن با توجه به گسترش و توسعه شکلی و مفهومی آن، میتوانند بهعنوان منابع جدید تلقی گردند. قطعنامههای الزامآور صادره از سوی شورای امنیت سازمان مللمتحد، قطعنامههای صادره از سوی کنفرانس اعضا در معاهدات بینالمللی محیطزیستی و... که دارای ضمانت اجرا و الزامآورند از منابع جدید حقوق بینالملل محیطزیست بهشمار میآیند. قطعنامههای توصیهای نیز گرچه تعهدات الزامآور ایجاد نمیکنند، ولی قواعد رفتاری و هنجارهای خاصی را در زمینههای مشخصی پیشنهاد میکنند. اینگونه توصیهها درباره موضوعات محیطزیستی از سوی تعداد زیادی از سازمانهای بینالمللی اعماز دولتی و غیردولتی، منطقهای یا بینالمللی در سطح وسیع صادر میشوند و در بسیاری از موارد در توسعه حقوق بینالملل نقش بهسزایی داشتهاند. توصیههای صادره از سوی کنوانسیون رامسر[17](1971)، کنوانسیون سایتیس[18](1973) و کنوانسیون بن (1979) و سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه درباره مدیریت منابع طبیعی، مناطق ساحلی، زبالهها، کنترل مواد شیمیایی، آلودگی فرامرزی، گردشگری و ... از جمله توصیههایی هستند که در تحولات حقوق بینالملل محیطزیست اثرات فراوانی داشتهاند. (2) 3.4. نظارت بر اجرای صحیح معاهدات محیطزیستی یکی دیگر از کارویژههای مهم "کنفرانس اعضا" نظارت بر حسن اجرای تعهدات بینالمللی اعضای متعاهد است. در واقع، عدم وجود مقررات برای نظارت سازمانی و مستمر نشانه ای است که آن معاهده در موضوع بی اثر است و منجر به عدم کارآییو حتی نسخ میشود. بنابراین، بیشترمعاهدات چندجانبه محیطزیستی یک نقش نظارتی را به طور کلی به کنفرانس اعضایشان اختصاص میدهند که دربردارنده مذاکره و ایجاد مقررات، استانداردها یا شیوه های دقیق هستند که معمولاً بهعنوان ابزارهایی برای اثر بخشی به معاهدات باشند. در این راستا، کنفرانس اعضای کنوانسیون-چارچوب تغییرات آب و هوایی (1992)، نقش نظارتی مستمری بر اعضای متعاهد برای اجرای صحیح تعهدات بینالمللی دارد. یکی از مهمترین کارکردهای کنفرانس اعضای کنوانسیون چارچوب تغییرات آب و هوایی، بررسی دورهای وضعیت علمی باتوجه به تغییرات آب و هوایی و برای ارزیابی اثر نهایی اجرای صحیح معاهده بوده است. همین مکانیسم در معاهده جنوبگان (واشنگتن 1959) (10) نیز پیش بینی شده است. بر اساس این مکانیسم، بهواسطه "جلسات مشورتی" اعضا درباره حفاظت از خوک آبی، منابع زنده دریایی، بهره برداری از مواد معدنی و نیز برای اقداماتی در جهت حفاظت از فون و فلور و محیط زیست با هم مذاکره کرده و به توافق رسیدند.(11) 4.4. تفسیر معاهدات محیطزیستی یکی دیگر از نقشهای کنفرانس اعضا، تفسیر معاهدات چندجانبه محیطزیستی است. در واقع، تفسیر معاهدات از موضوعات مهم، گسترده و در عین حال کاربردی در حقوق بینالملل میباشد. معمولاً در معاهدات بینالمللی مرجعی برای تفسیر مفاد معاهده پـیشبینـی مـی شـود. در معاهداتی که موضوع آنهاتشکیل مرجع مشخص برای حل و فصل دعاوی است، عمومـاً همـان مرجع رسیدگی، صالح به تفسیر معاهده نیز میباشد.آراء دیوان بینالمللی دادگستری و دیوان داوری دعاوی ایران ـ ایالات متحده بر نحوه تفسیر معاهدات تأثیر به سزایی داشته اسـت. تفاسـیر دیـوان داوری از بیانیـههـای الجزایـر و سـایر موافقتنامههای بینالمللی حین رسیدگی به دعاوی مختلف، علاوه بر ایجاد سابقه، زمینه سـاز رویـه بـرای دعاوی بینالمللی در موارد مشابه بوده که در تحول حقوق بینالملل در موضـوع تفـسیر معاهـدات مـؤثر میباشد. دیوان بینالمللی همواره مفاد کنوانسیون 1969 وین راجع به حقوق معاهدات به ویژه مواد 31 و 32 را ناظر بر موضوع دانسته و بیانیههای الجزایر را وفق آن مقررات تفسیر نمـوده اسـت. (12) بسیاری از موضوعات از قبیل همکاریهای علمی، حفاظت از محیط زیست قطب جنوب، حفاظت از سیاره ها و حیوانات، حفاظت از سایتهای تاریخی، طراحی و مدیریت حفاظت از مناطق، مدیریت گردشگری، تبادل اطلاعات، مجموعهای از دادههای هواشناسی، نمودار هیدروگرافی، دفع زباله درون یا زیر بستر دریا از دریا،دفع زباله، همکاری نمادی و ارتباطات و امنیت در معاهدات محیطزیستی قابل تفسیر هستند.
5.4. حل و فصل اختلافات اجرایی کنفرانس اعضا در ایجاد روشهای حل وفصل اختلافات در اجرای مقررات، دارای اختیارات هستند که توانایی دولتها در پاسخگویی بهدیگر اعضای متعاهد را تضمین میکنند. این گونه پاسخگویی عمدتاً توسط روشهای نظارت عمومی یا کنترل دولتها در اجرای تعهدات بینالمللی شان یا دیگر استانداردهای رفتاری مورد توافق به کار گرفته میشود. روشهای اجرایی حل و فصل اختلافات بهترین درک بهعنوان یک شکل از "اجتناب از اختلافات" یا "جایگزین حل وفصل اختلافات حقوقی" است. نمونه بارز این گونه حل و فصل های اجرایی اختلافات در کنفرانس اعضا پروتکل مونترال نهادینه شده است. 6.4. توسعه و گسترش حقوق نرم حقوق نرم[19] عبارتست از منابعی که لازمالاجرا نیستند و ضمانت اجرای خاصی نیز ندارند که شامل بیانیهها، قطعنامهها، دستورکارها، برنامههای عمل و... میباشند. هدف اساسی آنهابیان اصول و قواعد راهنمای عمل دولتهاست. در این چارچوب، کنفرانس اعضای برخی معاهدات محیطزیستی اقداماتی را اتخاذ میکنند که بعضاً الزام حقوقی برای دولتهای عضو ندارند ولی راهنما و دستورالعمل اجرایی و توصیهای برای اجرای صحیح تعهدات بینالمللی به شمار میآیند. کنفرانس اعضا به طور کلی "حقوق نرم" را بهکار میگیرند به دلیل اینکه دولتها تمایلی ندارند تا خود را متعهد به قبول تعهدات سخت و الزام آور[20] کنند. حقوق نرم از این نظر حایز اهمیت است که میتواند در توسعه ماهوی معاهده نقش داشته باشد و یا منجر به ایجاد یک قاعده حقوق بینالملل عرفی جدید شود. نمونه ای از اقدامات حقوق نرم که توسط کنفرانسهای اعضا تصویب شده است شاملدستورالعملهای کنوانسیون سایتیس برای حمل و نقل و آمادگی برای حمل حیوانات زنده و گیاهان، کنوانسیون رامسر برای اجرای کنوانسیون و قطعنامههای جلسات مشورتی اعضا در کنوانسیون لندن که خواستار یک مهلت قانونی در آزادسازی زباله های رادیواکتیو شدند، میباشد که به حقوق سخت تبدیل شدند.(4) 5- مبانی حقوقی اعتبار کنفرانس اعضا مبنای تصمیم گیری الزامآور حقوقی توسط کنفرانس اعضا در خصوص اصلاح و بازنگری، تفسیر و تصمیم گیری کنفرانس اعضا و قدرتهای تحمیل مکانیسم های رعایت اجرایی ناشی از چه پایه و مبنای حقوقی است؟ در این قسمت مبانی حقوقی اعتبار کنفرانس اعضا مورد بررسی و تحلیل حقوقی قرار میگیرد. 1.5. مبنای قراردادی یکی از مبنای حقوقی تصمیمات الزام آور کنفرانس اعضا، مبنای قراردادی آن است. در معاهدهای که ضمن آن ساختار کنفرانس اعضا به توافق اعضای متعاهد رسیده است، معاهده مذکور قدرت تصمیم گیری بعدی را به کنفرانس اعضا تفویض نموده است.در این چارچوب، کلیه تصمیمات، قطعنامهها، توصیهنامهها و... کنفراس اعضا مطابق مقررات معاهده دارای مبنای حقوق قراردادی است. براساس حقوق معاهدات به موجب ماده 2 کنوانسیون وین 1969[21](13) مقرر شده است که «معاهده» عبارت است از یک توافق بینالمللی که بین کشورها به صورت کتبی منعقدشده و مشمول حقوق بینالملل باشد، صرف نظر از عنوان خاص آن و اعم از اینکه در سندی واحد یا در دو یا چند سند مرتبط به هم منعکس شده باشد. بنابراین، کنفرانس اعضا از رضایت و توافق بینالمللی اطراف متعاهد ناشی شده و اعتبار یافته است. (4) 2.5. مبنای ساختاری و نهادی بر اساس این نگرش حقوقی، مبنای الزام آور بودن تصمیمات و قطعنامههای کنفرانس اعضا ناشی از حقوق سازمانی و ساختاری است. از این بُعد، کنفرانس اعضا به مانند سازمانهای بینالمللی دارای اختیارات حقوقی مستقل و دارای شخصیت حقوقی مستقل است و حقوق معاهدات اساساً نمیتواند در خصوص اعتبار بخشی به تصمیمات کنفرانس اعضا قابل استناد باشد. تعیین اینکه آیا حقوق سازمانهای بینالمللی برای کنفرانس اعضا نیز قابل اعمال است موکول به پذیرش این موضوع میباشدکه اولاًکنفرانس اعضا به عنوان یک سازمانبینالمللی است و ثانیاً کنفرانس اعضا اختیارات ضمنی اشاره شده در فوق را دارا است. در این صورت، ایجاد یک توافق بینالمللی مبتنی بر حقوق بینالملل به "کنفرانس اعضا" اعتبار حقوقی میبخشد. در این چارچوب، دفتر امور حقوقی سازمان ملل در نظریهای در 4 نوامبر 1993 بیان داشت که کنوانسیون چارچوب سازمان ملل درباره تغییرات آب و هوایی یک "نهاد/ سازمان" را با شخصیت حقوقی بینالمللی ایجاد کرده است و در یک نظریه در 18 دسامبر 1995 اضافه کرده که بدنه های ایجاد شده توسط این کنوانسیون "عناصر متمایز مشخصی مربوط به سازمانهای بینالمللی دارند". در صورت قبول شخصیت بینالمللی مستقل برای کنفرانس اعضا، اولاً تصمیمات کنفرانس اعضا و هیاتهای فرعی آن تابع حقوق معاهدات نیستند و نمیتوان آنهارا بر اساس حقوق معاهدات تفسیر و اجرا نمود. ثانیاً عملکرد کنفرانس اعضا و دیگر نهادهای وابسته آن تابع حقوق سازمانهای بینالمللی بینالدولی هستند. ثالثاً هیچ نشآنهای وجود ندارد که دولتهای عضو معاهدات چندجانبه محیطزیستی از طریق ایجاد سازمانهای بینالدولی رسمی قصد داشته باشند نهادهای کمتر موثر در سطح جهانی ایجاد کنند. در عوض، فرض بر این است که اعضا میخواهند چارچوب نهادی پویا و مؤثر به وجود آورند، از این رو، کنفرانس اعضا تقریباً با سازمانهای بینالمللی دارای اعتبار حقوقی مشابه و یکسان است. 3.5. مبنای اختیارات ضمنی یکی دیگر از مبانی قابل توجیه حقوقی برای جایگاه حقوقی کنفرانس اعضا، "اختیارات ضمنی" است. بر اساس این مبنا که ناشی از تفسیر مؤثر از معاهده ایجاد کننده سازمانبینالدولی است، معاهدات محیطزیستی اختیارات ضمنی به کنفرانس اعضا برای اتخاذ تصمیمات لازم الاجرا اعطا مینمایند. بنابراین اگر بخواهیم مبنای حقوقی "اختیارات ضمنی" را برای ایجاد کنفرانس اعضا توسط معاهدات چندجانبه محیطزیستی بهکار ببریم باید "کنفرانس اعضا" را به عنوان"سازمانهای بینالمللی بینالدولی" بپذیریم و آنرا تابع حقوق سازمانهای بینالمللی بدانیم. بدیهی است که کنفرانسهای اعضا باید "اختیارات ضمنی" در ارتباط با تصمیم گیری های داخل سازمانی را داشته باشند. در این چارچوب تصمیمات متخذه توسط کنفرانس اعضا کنوانسیون سایتیس در خصوص "سیستم سهمیه بندی" که در مورد تجارت محصولات مختلف جانوری مثل عاج فیل اتخاذ میگردد، دارای توجیه حقوقی فوق است. 6- محدودیتها و موانع اجرای موثر اختیارات کنفرانس اعضا صرف نظر از مبانی و جایگاه حقوقی اختیارات کنفرانس اعضا، محدودیتها و موانع اجرایی نیز فراروی این نهاد منبعث از معاهدات محیطزیستی وجود دارد. 1.6. موانع سیاسی و حاکمیت دولتها یکی از موانع اساسی اجرای موثر اختیارات کنفرانس اعضا، عدم تمایل دولتها به تفویض حاکمیت یا محدود کردن آن به نفع آنهااست. ساختار سیاسی حاکمیت، همواره میل به تمرکز دارد و از تفویض آن به دیگر مراکز قدرت و تصمیمگیری علاقه چندانیندارد. از سوی دیگر، رویارویی و تضاد منافع میان بازیگران اصلی حقوق بینالملل (دولتها) در خصوص اجرای تصمیمات کنفرانس اعضا با چالش های جدی مواجه است. این تضاد منافع میتواند شامل منافع سیاسی، اقتصادی، تجاری و... باشد. علاوهبر آن تضاد منافع کشورهای درحالتوسعه و کشورهای توسعهیافته در اعمال و اجرای تصمیمات کنفرانس اعضا یکی دیگر از محدودیتهای آن به شمار میآید. (2)با وجود اصل مسوولیت مشترک اما متمایز[22]، در بسیاری از منابع حقوق بینالملل محیطزیست، کشمکش میان این دو گروه دولتهای توسعه یافته و در حال توسعه دیده میشود. رأی مشورتی دیوان بینالمللی دادگستری در خصوص مشروعیت تهدید و بهکارگیری سلاحهای هستهای[23] 1996 نیز نمونه بارز اعمال فشار بر این نهاد بینالمللی توسط کشورهای دارنده سلاحهای هستهای میباشد. گرچه یکی از اصول مهمی که از بیانیه استکهلم 1972، تا بهحال در بیانیههای بینالمللی محیطزیستی مطرح شده، اصل حاکمیت میباشد که در حقیقت حاکمیت دولتها را باز تعریف میکند و تعریف جدیدی از مفهوم حاکمیت در حقوق بینالملل محیطزیست متکی بر مفهوم «استفاده منطقی و معقولانه» از سرزمین را ارایه میکند ولی سایه حاکمیت مطلقه دولتها همچنان بر حقوق بینالملل محیطزیست سنگینی میکند. (14) از این رو، دستیابی به توافق جامع در چارچوب کنفرانس اعضا معمولاً با مشکلات سیاسی رو بهرو است. 2.6. عدم ارایه دقیق گزارش ها توسط دولتها به کنفرانس اعضا یکی از مشکلات مهم و اساسی برای ناکارآمدی تصمیمات کنفرانس اعضا، عدم ارایه دقیق گزارشها توسط دولتها است. بر اساس مقررات و مفاد بسیاری از معاهدات محیطزیستی و تصمیمات و قطعنامههای صادره از کنفرانس، دولتها موظف هستند آخرین اطلاعات وضعیت محیطزیستی را متناسب با موضوع معاهدات بینالمللی به کنفرانس اعضا ارایه نمایند. در این راستا، دبیرخانه کنوانسیون نیز نقش مهمی دارد. وظایف اصلی دبیرخانهها جمعآوری دادهها و تجزیه و تحلیل و کمک بهکشورهای درحال توسعه، ازطریق انجام ماموریتها و سمینارهای آموزشی و مشاوره و همکاری باسازمانهای غیر دولتی و نیزسایر دولتها است. همچنین برخی دبیرخانههای معاهدات محیطزیستی بینالمللی در کمک به انتقال اطلاعات و ترویج ارتباطات در میان دبیرخانه ها نیز اقداماتی انجام میدهند (15). با این همه، نظام صحیح تبادل اطلاعات و داده ها در معاهدات محیطزیستی دارای اشکالات اجرایی و کاربردی است که نیاز به بازنگری دارد (16). 3.6. عدم اجرای کامل تصمیمات کنفرانس اعضا توسط نظام حقوقی دولتهای عضو با توجه به مشکلات حقوقی در خصوص جایگاه کنفرانس اعضا، بسیاری از دولتها از اجرای کامل تصمیمات آن خودداری میکنند و تصمیمات آن را برای خود لازم الاجرا نمیدانند. با توجه به مذاکرات کنفرانس اعضا درباره اجرای تصمیمات آن، با این همه، شیوه های موجود، استانداردهای مورد انتظار، شفافیت و پاسخگویی مورد نیاز توسط دولتهای ملی برآورده نمیگردد.از این رو، وضع قوانین ملی به منظور اجرای مصوبات و تصمیمات لازم الاجرا کنفرانس اعضا ضروری است(17).
جمعبندی و نتیجه گیری مشروعیت وضع مقررات محیطزیستی، توسعه و تضییق الزامات و تعهدات مندرج در معاهدات محیطزیستی توسط کنفرانس اعضا و اجرای تصمیمات و مصوبات آن یکی از مسایل مهم حقوق بینالملل محیط زیست است. پژوهش حاضر متکی بر این نظریه است که پایه الزام آور بودن تصمیمات کنفرانس اعضا، رضایت اطراف متعاهد است. اصل رضایت میتواند مشروعیت دهنده مصوبات آن باشد. در حال حاضر، اعمال قدرت توسط کنفرانس اعضا به طور کلی فقط با اجماع یا حداقل توسط اکثریت دولتهای عضو، بر حسب نوع معاهدات، مشروعیت مییابد. در واقع، هرگونه اعمال اختیارات توسط کنفرانس اعضا نوعی از رضایت یا توافق میان دولتهای مستقل را بیان میدارد که در تدوین و تصویب آن مشارکت داشتهاند. علاوه بر این، با توجه به گسترش مشکلات و معضلات محیطزیستی، مبنای اجماع و اتفاق همه اعضای متعاهد باید مورد بازنگری قرار گیرد. با توجه به ماهیت اضطراری مشکلات مختلف محیطزیستی، اقدام و اعمال اختیارات حقوقی توسط اکثریت اعضای متعاهد برای اتخاذ تصمیمات و مصوبات باید مشروعیت یابد. روشهای مبتنی بر اجرای تصمیمات بدون رضایت اتفاق آراء و کفایت اکثریت آراءمیتواند گام مهمی برای توسعه حقوق بینالملل محیط زیست به شمار آید. در پایان، با توجه به ضعف ساختاری برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد و فقدان مکانیسم جهانی برای مدیریت و حفاظت محیط زیست، کنفرانس اعضای معاهدات محیطزیست میتوانند تا حدی خلأ ساختاری حقوق بینالملل محیط زیست را جبران نماید.
Reference
[1]- عضو هیئت علمی و رئیس موسسه تخصصی حقوق بینالملل کانادا (CIFILE) تورنتو، کانادا.*(مسوول مکاتبات) [2]- دانشجوی دکتری حقوق محیط زیست، گروه حقوق محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران. 1- Scientific Member & President of the Canadian Institute for International Law Expertise (CIFILE), Toronto, Canada. * (Corresponding Author) 2- Ph.D Candidate, Environmental Law Department- Islamic Azad University- Science & Research Branch of Tehran, Iran. [5]-United Nations FrameworkConvention On Climate Change (UNFCCC) – NEWYORK 1992 [6]- Kyoto Protocol, 1997 [8]-Vienna Convention for theProtectionoftheOzone Layer,Vienna - 1987 [9]- ConventionOnbiological Diversity - Rio1992 [10]-Cartagena Protocol On biosafety, The Convention On Biological diversity- Nairobi 2000 [11]- Convention Framework [12]- Convention On The Conservation Of Migratory Species CMS)- Bon 1979 [13]-The Vienna Convention for the Protection of the Ozone Layer, 1985 [14]-The Control Basel Convention OnMovements Of TransboundaryTheir Hazardous Wastes AndDisposal1989 [15]-The Montreal Protocol on Substances that Deplete the Ozone Layer, 1987 [16]-UNFCCC, 1992. [17]-Convention on Wetlands of International Importance Especially as Waterfowl Habitat, Ramsar, 1971 [18]- Convention on international trade in endangered species of wild fauna and flora , CITES, 1973
[19]- Soft Law [20]- Hard Law [22]-The Principle of Common but Differentiated Responsibilities [23]-Legality of the Use by a State of Nuclear Weapons in Armed Conflict, 1996. | ||||||||
مراجع | ||||||||
| ||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 821 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 235 |