تعداد نشریات | 50 |
تعداد شمارهها | 2,172 |
تعداد مقالات | 20,093 |
تعداد مشاهده مقاله | 23,674,048 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 21,750,290 |
اثر تغییر اقلیم بر تغییرات تبخیر از سطح چاه نیمه های سیستان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
علوم و تکنولوژی محیط زیست | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 10، دوره 23، شماره 12 - شماره پیاپی 115، اسفند 1400، صفحه 121-135 اصل مقاله (961.65 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jest.2020.48196.4861 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حسین بزی1؛ حسین ابراهیمی ![]() | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه عمران ، واحد بین المللی کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار گروه علوم و مهندسی آب، واحد شهر قدس، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.*(مسوول مکاتبات) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استادیار،گروه عمران آب، دانشکده فنی و مهندسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زمینه و هدف : تبخیر یکی از روش های هرز منابع آب در نواحی جغرافیایی است و در مطالعات منابع آب از اهمیت ویژه ای برخوردار است .هدف از این مطالعه ارایه مدل موثر اقلیمی بر نوسانات تبخیر از سطح چاه نیمه های منطقه سیستان طی دهه های آتی در نتیجه تغییر اقلیم می باشد. روش بررسی : در تحقیق حاضر پایگاه داده ها شامل داده های تبخیر سد چاه نیمه و داده های شبکه ای بزرگ مقیاس تهیه شده است. از مدل SDSM برای شبیه سازی تبخیر دهه های آتی تحت سه سناریو RCP2.6 ،RCP4.5 و RCP8.5 استفاده شده است دوره پایه برای مدل سازی از سال 1983 تا 2005 (23 سال) می باشد. یافته ها : مقایسه برآورد تبخیر برای دو دوره زمانی آینده و تحت سناریوهای مختلف نشان داد که برای دوره زمانی 2100-2080 سناریو RCP2.6 و RCP8.5 مقادیر بیشتری برای تبخیر تخمین زدند. بررسی ورودی ها نشان داد که دما هوا، ارتفاع ژئوپتانسیل و شاخص های وزش باد بیشترین تاثیر را در تبخیر چاه نیمه های سیستان دارند. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان تبخیر در دوره 2100-2080 افزایشی، بیش از 300 میلی متر در سال تجربه خواهد کرد. بیشترین افزایش تبخیر در دوره گرم سال خواهد بود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تبخیر؛ مدل سازی؛ مدل SDSM؛ سناریوهای اقلیمی؛ چاه نیمه های سیستان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله پژوهشی
علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره بیست و سوم، شماره دوازده، اسفند ماه 1400(135-121)
اثر تغییر اقلیم بر تغییرات تبخیر از سطح چاه نیمه های سیستان
حسین بزی [1] حسین ابراهیمی [2] * بابک امین نژاد[3]
چکیده زمینه و هدف : تبخیر یکی از روش های هرز منابع آب در نواحی جغرافیایی است و در مطالعات منابع آب از اهمیت ویژه ای برخوردار است .هدف از این مطالعه ارایه مدل موثر اقلیمی بر نوسانات تبخیر از سطح چاه نیمه های منطقه سیستان طی دهه های آتی در نتیجه تغییر اقلیم می باشد. روش بررسی : در تحقیق حاضر پایگاه داده ها شامل داده های تبخیر سد چاه نیمه و داده های شبکه ای بزرگ مقیاس تهیه شده است. از مدل SDSM برای شبیه سازی تبخیر دهه های آتی تحت سه سناریو RCP2.6 ،RCP4.5 و RCP8.5 استفاده شده است دوره پایه برای مدل سازی از سال 1983 تا 2005 (23 سال) می باشد. یافته ها : مقایسه برآورد تبخیر برای دو دوره زمانی آینده و تحت سناریوهای مختلف نشان داد که برای دوره زمانی 2100-2080 سناریو RCP2.6 و RCP8.5 مقادیر بیشتری برای تبخیر تخمین زدند. بررسی ورودی ها نشان داد که دما هوا، ارتفاع ژئوپتانسیل و شاخص های وزش باد بیشترین تاثیر را در تبخیر چاه نیمه های سیستان دارند. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان تبخیر در دوره 2100-2080 افزایشی، بیش از 300 میلی متر در سال تجربه خواهد کرد. بیشترین افزایش تبخیر در دوره گرم سال خواهد بود.
واژه های کلیدی تبخیر، مدل سازی، مدل SDSM، سناریوهای اقلیمی، چاه نیمه های سیستان.
Hossein bazzi [4] Hossein ebrahimi [5]* Babak aminnejad[6]
Abstract Background and Objective: Evaporation is one of the wasteful methods of water resources in geographical areas and is of special importance in the study of water resources. Material and Methodology: In the present study, databases including Chah Nimeh dam evaporation data and large-scale network data have been prepared. The SDSM model is used to simulate the evaporation of the coming decades under three scenarios: RCP2.6, RCP4.5 and RCP8.5. The basic modeling period is from 1983 to 2005 (23 years) Findings: Comparison of evaporation estimates for the next two time periods and under different scenarios showed that for the time period 2100-2080 scenarios RCP2.6 and RCP8.5 estimated higher values for evaporation. Examination of inputs showed that air temperature, geopotential height and wind indices have the greatest impact on the evaporation of wells in SistanDiscussion and Conclusion: The results of this study showed that the rate of evaporation in the period of increasing 2100-2080 will experience more than 300 mm per year. The greatest increase in evaporation will be in the warm period of the year.
Keywords: Evaporation, modeling, SDSM model, climatic scenarios, Sistan half wells
مقدمه
تبخیر یک فرآینده اقلیمی است که طی آن ملکول های آب از حالت مایع به بخار تبدیل شده و وارد جو می شوند. از این حیث که تبخیر یکی از روش های هرز منابع آب در نواحی جغرافیایی است . در مطالعات منابع آب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برای برآورد تبخیر روش های مختلفی وجود دارد. از جمله این روش ها می توان به روش بلانی کریدل، تورنث وایت، پنمن مانتیث و ... اشاره نمود. در ایستگاه های هواشناسی با استفاده از تشت تبخیر میزان تبخیر را به صورت روزانه برآورد می کنند. در دهه های اخیر به سبب تغییرات عمده در شیمی جو که ناشی از فعالیت های بشر بوده ، اقلیم کره زمین دستخوش تغییراتی شده است. وجود تغییر اقلیم همواره با اما و اگر همراه بوده است. مطالعات زیادی توسط محققان ودانشمندان مختلف در خصوص علت وجودی و ماهیت آن انجام شده است.براساس یکی از فرضیه های مطرح شده در این مطالعات ،عمده دلایل تغییر اقلیم مربوط به فعالیت های صنعتی و افزایش آلودگی ها وگازهای گلخانه ای است. افزایش گازهای گلخانه ای طی دهه های اخیر سبب افزایش میانگین دمای کره زمین شده است . تا قبل از انقلاب صنعتی بین انرژی ورودی و خروجی جو زمین توازن برقرار بود. به طوری که میانگین دمای کره زمین حول دمای معینی نوسان می کرد. با شروع انقلاب صنعتی و گسیل گازهای گلخانه ای ناشی از احتراق سوخت های فسیلی، غلظت گازهای گلخانه ای غیرطبیعی در جو افزایش یافت که مهمترین آن ها گاز دی اکسید کربن بود. در نتیجه به دام افتادن انرژی بیشتر در جو زمین، میانگین دمای کره زمین غیر یکنواخت در عرض های جغرافیایی مختلف افزایش یافت. در واقع افزایش اثر گلخانه ای این گازها سبب تغییر در میانگین متغیرهای اقلیمی و در نتیجه تغییر اقلیم می شود. تغییر اقلیم در نتیجه تغییرپذیری سیستمهای اقلیمی و عوامل خارجی اتفاق میافتد (1) قرن بیستم گرم ترین قرن و سالهای 1990 تا 2000 گرمترین دهه طی هزار سال گذشته بودهاند. بررسیهای پژوهشگران نشان میدهد که از آغاز قرن بیستم تاکنون میانگین دمای کره زمین در حدود 6/0 درجه سانتی گراد افزایش یافته است(2). گزارش چهارم IPCC[7] نشان میدهد که افزایش انتشار گازهای گلخانه ای طی قرن گذشته سبب افزایش 4/0 تا 8/0 درجه سانتی گراد در میانگین دمای هوای کره زمین شده است(3). در نتیجه این تغییرات انتظار میرود که بخش زیادی از یخچال های قطبی و کوهستانی از بین بروند، سطح آب اقیانوس بالاتر بیاید، و ارتفاع آب افزایش یابد، رخدادهای جدی اقلیمی همچون موج های گرمایی و سرمایی، خشکسالی، سیلاب و ... تشدید شوند و در کل تنش شدیدی به اکوسیستم ها و منابع آب وارد شود که می تواند اثرات جبران ناپذیری بر جای بگذارد. اثر تغییر اقلیم بر حوضههای مختلف منابع آب از جمله تبخیر و تعرق در مناطق مختلف ، ماهیت و شدت متفاوتی دارد و منابع آب و خاک را به شیوههای گوناگون تحت تأثیر قرار داده است. (4) پژوهشگران سناریوهای مختلفی را تعریف کرده اند که تحت مدل های اقلیمی، اثرات تغییرات انتشار گازهای گلخانه ای بر پدیده های اقلیمی را برای اقلیم آینده شبیه سازی می کنند. در واقع مدل ها یک ساختار نظری یا مفهومی را فراهم میآورند که می تواند نمایانگر مکانیسم یا ساختاربینی واقعیات یا روشی برای سازمان دهی نتایج تحقیق و ارائه آن باشد(5). امروزه در بیشتر تحقیقات مربوط به پیشبینی شرایط آینده اقلیم از خروجی مدل های گردش عمومی جو تحت سناریوهای مختلف انتشار گاز دیاکسیدکربن استفاده میشود. اگرچه عدم قطعیتهای زیادی در مدل های GCM[8] وجود دارد اما در حال حاضر بهترین روش برای دستیابی به اقلیم آینده محسوب میشوند(6)،(7). مدل های آب و هوایی منطقه ای (GCM) الگوریتم یک مدل جهانی را سادهسازی میکنند تا ویژگیهای شرایط مرزی را بهتر به نمایش بگذارند (8) . مدل های منطقه ای اثر نیروهای کوچک مقیاس را شبیهسازی کرده و اطلاعات مطلوبی از مقیاسهای منطقه ای فراهم مینمایند. امروزه استفاده از خروجی مدل های گردش عمومی جو پس از ریزمقیاسکردن آن توسط مدل های منطقه ای برای بررسی اثرات تغییر اقلیم در تحقیقات مختلف در سراسر دنیا امری اجتناب ناپذیر است (9)،(10) مدل SDSM از جمله روش هایی است که برای ریزمقیاس نمایی آماری استفاده می شود. روشهای آماری دارای دو وجه متمایز هستند؛ اول این که نیازمند رفتار مشاهداتی (گذشته) ایستگاه مورد مطالعه هستند، دوم این که مدل سازی در یک دورة حدود دو تا سه دهه در کسری از ثانیه انجام میشود. در روشهای آماری بین پارامترهای خروجی مدلهای AOGCM[9] و عناصر اقلیمی مانند بارش و دما در مقیاس روزانه رابطه برقرار میشود. با توجه به این که پارامترهای خروجی مدلها نماینده میانگین کل سلول میباشند، لذا دقت تعمیم مکانی مدلها برای ایستگاههای که در نقاط مختلف یک سلول واقع شدهاند، میتواند متفاوت باشد. دشت سیستان به سبب عرض جغرافیایی پایین و همچنین وزش بادهای محلی قدرتمند (بادهای 120 روزه) همواره با چالش منابع آب روبرو بوده است. سالانه حجم زیادی آب بر اثر فرایند تبخیر از سطح چاه نیمه های دشت سیستان به هدر می رود. از طرفی منبع اصلی آب این دشت همین مخازن هستند . لذا منابع آب و تنش های مربوط به آن اثرات عمیق زیست محیطی در دشت سیستان برجای می گذارد(11). اثر تغییر اقلیم توسط یو و همکاران روی منابع آب جنوب تایوان بررسی شد . نتایج نشان دهنده افزایش دما در دوره های طولانی مدت و تغییرات شدید در احتمال رخداد بارندگی روزانه بوده است. تانگ و همکاران(2004) طی تحقیقاتشان گزارش نمودند که میزان تبخیر با سرعت باد، دمای آب، دمای هوا و رطوبت نسبی ارتباط دارد. هنگامی که سرعت باد بیشتر است نرخ تبخیر از سطح آب آزاد بیشتر می شود(12). لنترز و همکاران(2005) اثر تغییر اقلیم بر دریاچه اسپارکلینگ در آمریکا را بررسی کردند. آنها به وسیله روش بیلان انرژی و با تحلیل داده های 10 ساله به برآورد میزان تبخیر از دریاچه پرداختند. نتایج نشان داد که میانگین تبخیر در دوره مورد مطالعه تغییری برابر با 1/3 میلی متر با انحراف معیار 25 صدم را دارد(13). دانکرز و کریستنسن (2005)در تحقیقی به بررسی تغییرات اقلیم بر تبخیر در منطقه حوضه تانا در شمال فنلاند و نروژ پرداختند. آنها با در نظر گرفتن مدل توزیعی بیلان آب و با استفاده از مدل های اقلیم منطقهای و سناریوهای تغییر اقلیم مربوط به اواخر قرن حاضر میزان تبخیر را برآورد کردند. نتایج نشان داد که در دوره مورد نظر تبخیر افزایش می یابد (14). یانینگ و همکاران (2007)اثرات تغییر اقلیم بر روی منابع آب حوضه رودخانه تاریم در شمال غرب چین را بررسی کردند. نتایج نشان می دهد که در سطح معنی دار 5 درصد افزایش دما وجود دارد و در یک دوره 50 ساله افزایش دمای حدود یک درجه را شاهد بوده است.این مطالعه نشان می دهد که بارش هم در بین سال های 1980 تا 1990 میلادی دارای افزایش میانگین بارش سالانه به میزان 8/6 میلی متر بوده است (15). گیانیو و آنتاناپلوس(2007) دو روش بیلان آب و بیلان انرژی، با استفاده از مدل یک بعدی توزیع دمای روزانه را بررسی و در نهایت نتیجه گرفتند که نرخ تبخیر در بهار کم و در تابستان رو به افزایش می رود که این وابسته به انرژی ذخیره شده در مخزن می باشد(16). آرمسترانگ و همکاران تعدادی از روش های برآورد تبخیر برای چند مقیاس زمانی از 15 دقیقه تا فصلی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که تمام روشها کاربرد مناسب برای برآورد تبخیر برای مدت طولانی تر از روزانه داشته، اما هیچ یک از روش های ارائه برای تخمین های روزانه و یا ساعتی به طور مداوم قابل اعتماد نیستند(17). یائو (2009) در بررسی میزان تبخیر از دریاچه دیکی در انتاریوی کانادا به این نتیجه رسید که در فصل های سرد بهترین روش، روش بیلان آبی و برای دوره های کوتاه تر (هفتگی یا ماهانه) روش دبراین-کجیمان بهترین نتایج را ارائه می دهد(18). دونوهو و همکاران(2010) در تحقیقی به ارزیابی 5 فرمول تخمین تبخیر پتانسیل در شرایط تغییر اقلیم پرداختند. در این پژوهش فرمول پنمن بهترین مقدار تبخیر پتانسیل را نسبت به سایر روشها ارائه داد. در نهایت با در نظر گرفتن تغییر اقلیم مشاهده شد که میزان دما در حال افزایش بوده و به دنبال آن میزان تبخیر تحت تغییر اقلیم در حال افزایش می باشد(19). ون ولایت و همکاران(2013) دریافتند که دمای متوسط آب رودخانههای آمریکا، اروپا، چین شرقی، قسمتی از آفریقای جنوبی و استرالیا در دوره 2100-2071 نسبت به دوره پایه 2000-1971 افزایش می یابد(20). سونگ و همکاران(2012) با مدل SWAT[10] جریان حوضه رودخانه Beijing را شبیه سازی و سپس واکنش هیدرولوژیکی حوضه را تحت تغییر اقلیم آنالیز کردند. نتایج نشان داد که اگر بارندگی تغییر نکند و دما افزایش یابد. آنگاه متوسط سالانه تبخیر افزایش یافته و بهره وری آب کاهش می یابد در حالی که دما تغییر نکند و بارندگی افزایش یابد. تبخیر و بهره وری آب افزایش خواهد یافت(21). هلفر و همکاران (2012)اثر تغییر اقلیم بر دما و تبخیر از سطح مخزن بزرگ ویونهول در استرالیا را بررسی و نتیجه گرفتند که میزان تبخیر مخزن حداکثر 15 درصد افزایش خواهد یافت(22). بنزاقتا و همکاران (2012) نتایج سه مدل پنمن و پریستلی ـ تیلور و لینیکر برای برآورد تبخیر از مخازن آب لیبی بررسی کردند و نتیجه گرفتند که برآوردها از نظر آماری معنی دار است(23). یانگ و یانگ(2012) با بررسی تعییرات دما و تبخیر در 54 ایستگاه هواشناسی در چین دریافتند که میزان تبخیر 8/1 درصد و دما به مقدار 27/0درجه سانتی گراد به طور میانگین در هر دهه افزایش یافته است(24). بازکورت و لطفی (2013) سن با بررسی اثر سناریوهای مختلف تغییر اقلیم در حوضه رودخانه فرات به این نتیجه دست یافتند که دمای سطحی سالانه با در نظر گرفتن یک سناریوی خاص (A1F1) در زمستان در داخل حوضه در بیشترین مقدار خود به میزان 1/6 درجه سانتیگراد در مناطق کوهستانی افزایش می یابد(25). طبری و همکاران(2014) مقدار تبخیر و تعرق گیاه مرجع را در اقلیم های مختلف ایران مطالعه کردند. نتایج نشان داد که تغییرات تبخیر و تعرق گیاه مرجع در مناطق خشک زیادتر از مناطق مرطوب است(26). تاناسی جویس و همکاران (2014)اثر تغییر اقلیم بر تغییرات تبخیر و تعرق گیاه زیتون در منطقه مدیترانه را بررسی کردند. برای بررسی تغییر اقلیم از سناریویA1B و مدل ECHAM5 و برای برآورد تبخیر و تعرق گیاهی از گزارش 56 فائو استفاده کردند. نتایج نشان دهنده افزایش 8 درصدی تبخیر و تعرق تا سال 2065 بود(27). تائو و همکاران (2015)اثر تغییر اقلیم بر تبخیر و تعرق گیاه مرجع در حوضه رودخانه کیانگ جیانگ چین را تحت سناریوهای RCPو با مدل SDSM جهت ریزمقیاس نمایی، بررسی کردند. نتایج نشان داد که در دورههای آتی، میزان تبخیر و تعرق گیاه مرجع تحت تمامی سناریوها افزایش خواهد یافت(28) . در این مطالعه اثر تغییر اقلیم بر تغییرات تبخیر از سطح چاه نیمه های دشت سیستان تحت سناریوهای مختلف شبیه سازی شد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تغییرات مقادیر تبخیر در دوره های 2050-2030 و 2100-2080 از سطح چاه نیمههای سیستان و همچنین تعیین روند تغییرات تبخیر بر حسب میلی متر انجام گرفته است . روش بررسی معرفی محدوده مورد مطالعه دشت سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان در ۳۰ درجه و ۱۸ دقیقه تا ۳۱ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی و ۶۱ درجه و ۱۰ دقیقه تا ۶۱ درجه و ۵۰ دقیقه طول شرقی، نسبت به نیمروز گرینویچ قرار دارد (شکل 1). چاه نیمهها، گودالهای طبیعی بزرگی هستند که در فاصله ۵۰ کیلومتری شهر زابل و ۵ کیلومتری شهرستان زهک قرار دارند. در حال حاضر چهار چاه نیمه وجود دارد که آب مازاد رودخانه هیرمند توسط کانالی به آنها هدایت میشود. تبخیر فعلی سالانه 3500 میلی متر آب درسیستان بر اثر افزایش دما و وزش باد های 120 روزه عامل اصلی کاهش تراز سطح آب چاه نیمه ها می باشد .
شکل 1- موقعیت چاه نیمه های دشت سیستان. Figure1. Position of chah nimehs in Sistan plain.
داده های مورد استفاده در این مطالعه شامل داده های تبخیر روزانه ایستگاه سد چاه نیمه و داده های شبکهای از مرکز CMPI5 می باشند. طول دوره آماری داده های تبخیر از 1983 تا 2005 است . نقص های آماری با استفاده از داده های اقلیمی ایستگاه های مجاور و مدل رگرسیون خطی بازسازی شدند. سرانجام مدل سازی تبخیر برای دو بازه زمانی 2050-2030 و 2100-2080 تحت سه سناریو RCP انجام شد. سرانجام با بررسی پارامترهای آماری میانگین و مجموع تبخیر، تغییرات تبخیر در سناریوها مختلف در اقلیم آینده تحلیل می شود . مدل های اقلیمی و ریزمقیاس نمایی برای تولید سناریوهای اقلیمی منطقهای (RCMs[11]) از سناریوهای اقلیمی مدلهای AOGCMs روشهای گوناگونی وجود دارد که به کوچک مقیاس ساز موسوم هستند(29). در شکل 2 نحوه ریزمقیاس نمایی داده های GCM نشان داده شده است. ریزمقیاس کردن روشی برای دستیابی به اطلاعات آب و هوایی یا تغییر آب و هوا با وضوح بالا از مدلهای جهانی برای یک منطقه است. از یک طرف بسیاری از پدیدههای جوی به اطلاعات با وضوح 50 کیلومتر و کمتر نیاز دارند و از طرف دیگر نوعی ناسازگاری بین مقیاس اطلاعات آب و هوایی موجود و مقیاس مورد استفادة پژوهشگران وجود دارد، بنابراین فنون ریزگردانی ارزش اطلاعات به دست آمده از مدلهای جفت شده ی اقیانوس ـ جو را افزایش میدهند در واقع در مطالعات مختلف برای ارزیابی اثرات تغییر اقلیم و رفع نقیصه تفکیک فضایی کم، خروجی مدلهای گردش عمومی جو و تبدیل آن به مقیاس محلی لازم است اصلاحاتی بر روی میانگینهای خروجی پارامترهای جوی انجام شود تا کمترین خطای ممکن را با دادههای مشاهداتی داشته باشد. به این روش، ریزمقیاس نمائی گفته میشود. ریزمقیاس نمایی را با توجه به یافته های تغییر اقلیم میتوان در چهار گروه تقسیمبندی کرد ، دینامیکی )پویشی(، آماری، استفاده از سلول اصلی یا روش تناسبی، تعیین وضعیت همدیدی(30). به طور کلی در اغلب مطالعات تغییر اقلیم و بررسی اثرات آن از دو روش دینامیکی و آماری و یا تلفیقی از آنها برای ریزمقیاس کردن دادههای آب و هوایی استفاده میشود که مدلهای مختلفی مبتنی بر آنها به وجود آمده است. در این مطالعه از روش ریزمقیاس نمایی آماری استفاده شده است. مدلهای ریزمقیاس گردانی آماری شامل رگرسیون خطی چند متغیره، آنالیز ارتباط کانونی، نزدیکترین همسایه، روش شبکه عصبی، الگوریتم ژنتیک و مواد داده های هواشناسی (WG) می باشند(31). از جمله مدلهایی که اغلب در روشهای آماری برای ریزگردانی استفاده میشود میتوان به WGEN[12], CLIMGEN[13], LARS-WG[14], SDSM SCLIMATE, EU Ensebles , اشاره کرد. شناسایی روابط تجربی بین متغیرهای پیشبینی کننده شبکهبندی شده (مانند فشار ترازهای مختلف، رطوبت و...) و متغیرهای تک موقعیته (مانند دمای ایستگاه) اساس تمام روشهای ریزمقیاس نمایی آماری است. هدف اصلی از عملیات انتخاب متغیرها، شناسایی و انتخاب متغیرهای پیش بینی مناسب ریزمقیاس نمایی است که در واقع یکی از مهمترین مراحل در توسعه هر مدل ریزمقیاسنمایی آماری است، چون انتخاب متغیرهای پیش بینی، تا حد زیادی ویژگیهای سناریوی ریزمقیاس نمایی را تعیین میکند. فرآیند تصمیمگیری نیز به واسطه این واقعیت که قدرت پیشبینی متغیرهای مجزا به لحاظ زمانی و مکانی متغیر است، پیچیده میباشد (32). در این مطالعه از مدل SDSM جهت شبیه سازی تغییرات تبخیر در سالیان آتی استفاده شد (شکل 3). شکل 2- تشریح شماتیک رویکرد عمومی برای ریزمقیاس نمائی(32). Figure2. Schematic description of the general approach to exponential microscopy . (32)
سناریو نوعی تصمیمسازی بر اساس اطلاعات موجود و آینده نگری مبتنی بر نگرشهای خرد و کلان برنامهریزان، برای رسیدن به اهداف دوردست و یا ایجاد بستری مناسب برای مقابله با بحرانهای محیطی و کاهش اثرات مخاطرات در زمینههای مختلف اطلاق میشود. به عبارتی سناریو به عنوان ترسیم نقشه راه آینده برای چگونگی مقابله با مشکلات است(33). جدیدترین سناریوهای انتشار بر اساس گزارش ارزیابی پنجم هیأت بینالدول تغییر اقلیم (2014) منتشر شده است. عدم اتخاذ سیاست های کاهش گازهای گلخانه ای و مقابله با پیامدهای اقلیمی آن، آب و هوای کره زمین را در خط سیر سناریوی انتشارRCP8.5 پیش خواهد برد. در سناریوی RCP 8.5، میزان غلظت CO2 تا سال ۲۱۰۰، به 1370 ppm خواهد رسید که اثر گازهای گلخانه ای بر واداشت های تابشی را تا ۵/۸ وات بر متر مربع تخمین زده اند. در سناریوی RCP 4.5، میزان غلظت CO2 تا سال ۲۱۰۰، به 650 ppm افزایش خواهد یافت و اثر گازهای گلخانه ای بر واداشت های تابشی را ۵/۴ وات بر متر مربع تخمین زده اند. در سناریوی RCP2.6، میزان غلظت CO2 را تا سال ۲۱۰۰، 490 ppm برآورد کرده اند و اثر گازهای گلخانه ای بر واداشتهای تابشی تا ۶/۲ وات بر متر مربع خواهد بود.
شکل 3- ساختار مدل SDSM (Wilby and Dawson, 2004) Figure3. Model structure (Wilby and Dawson, 2004)
یافته ها
در این مطالعه به منظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر مقادیر تبخیر از سطح چاه نیمه های دشت سیستان از مدل SDSM بهره گرفته شد. بدین منظور ابتدا سری زمانی روزانه تبخیر چاهنیمههای دشت سیستان برای دوره آماری 01/01/1983 تا 31/12/2005 از سازمان هواشناسی زاهدان تأمین شد. نقص های آماری با استفاده از داده متغیرهای دمای بیشینه، دمای کمینه، نم بیشینه، نم کمینه و بارش ایستگاه سینوپتیک زابل و با به کارگیری مدل رگرسیون خطی چندمتغیره با دقت بالایی بازسازی شد. سپس با بررسی همبستگی داده های تبخیر چاهنیمههای دشت سیستان با متغیرهای بزرگ مقیاس گردش عمومی جو، مهمترین متغیرها که قوی ترین ارتباط را با تبخیر چاهنیمهها در سطح معناداری 5 درصد داشتند شناسایی شدند. بررسی واریانس تبیین شده و مقادیر همبستگی 26 متغیر شبکه ای با تبخیر چاه نیمه ها نشان داد که 7 متغیر بیشترین تأثیر را در مقادیر تبخیر از سطح این مخازن دارند. این متغیرها شامل فشار، شاخص های وزش باد و دمای هوا هستند (جدول 1). در نهایت با توجه به ورودی های مزبور برای دو بازه زمانی 2050-2030 میلادی و 2100-2080 میلادی داده تبخیر تولید شد.
جدول 1- مهمترین متغیرهای شبکه ای مؤثر بر روی تبخیر چاهنیمههای دشت سیستان Table1. The most important network variables affecting the evaporation of chah inmehs in Sistan chah nimeh
در شکل 4 ارتباط بین ورودی های منتخب با تبخیر چاه نیمه نشان داده شده است. که مقادیر R در واقع همبستگی بین متغیرهای شبکه ای و تبخیر چاه نیمه ها را نشان می دهد. از طرفی شکل پراکندگی هر نمودار خطی یا غیرخطی بودن ارتباط هر متغیر پیش بین با تبخیر را مشخص می نماید. بین تبخیر و فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل 500 هکتوپاسکال و متغیر متوسط دما در ارتفاع 2 متری ارتباط خطی نسبتا قوی مشاهده می شود. لیکن بین تبخیر و ارتفاع، سرعت مداری، سرعت نصف النهاری تراز 850 هکتوپاسکال و سرعت نصف النهاری سطحی ارتباط نسبتا غیرخطی و ضعیف تری مشاهده شد.
شکل 4- ارتباط تبخیر با ورودی های بزرگ مقیاس منتخب. Figure4. Evaporation relationship with large scale inputs selected.
نتایج مدل سازی میانگین تبخیر تحت سناریوهای مختلف برای دوره 2050-2030 نشان داد که میانگین تبخیر تحت همه سناریوها افزایش می یابد. بیشترین افزایش در میانگین تبخیر در ماه های می تا سپتامبر مشاهده می شود و ماه های سرد سال افزایش ناچیزی خواهند داشت (شکل 5). بیشترین افزایش در میانگین تبخیر تحت سناریو RCP2.6 مشاهده می شود. برای دوره 2100-2080 نیز شرایط مشابهی مشاهده می شود. لیکن بیشترین برآورد میانگین تبخیر تحت سناریو RCP8.5 مشاهده می شود. از طرفی شدت تبخیر نیز با شیب بسیار ملایمی نسبت به دوره قبل افزایش خواهد یافت (شکل 6).
شکل 5- مقایسه نتایج سناریوهای مختلف جهت برآورد میانگین تبخیر برای دوره زمانی 2050-2030 . Figure5. Comparison of the results of different scenarios to estimate the mean evaporation for the 2030–2050 period.
شکل 6- مقایسه نتایج سناریوهای مختلف جهت برآورد میانگین تبخیر برای دوره زمانی 2100-2080. Figure 6. Comparison of the results of different scenarios to estimate the mean evaporation for the period 2080-2100
تحت همه سناریوها در دوره 2050-2030 ، مقدار مجموع تبخیر سالانه بیش از 300 میلی متر افزایش را نشان می دهد. بیشترین افزایش دردوره گرم (می تا سپتامبر) و همچنین بین ماه های ژانویه و فوریه خواهد بود. از طرفی تحت سناریو RCP2.6 تبخیر بالاتری نسبت به سایر سناریوها تخمین زده شد. به نظر می رسد غلظت کمتر گاز CO2 و سایر گازهای گلخانه ای تحت این سناریو سبب کاهش غلظت جو شده و انرژی بیشتری بر واحد سطح فرود می آید. از طرفی تشدید اثر گلخانه ای نسبت به دوره پایه سبب می شود دما افزایش یافته و در نتیجه شدت تبخیر بیشتر خواهد شد (شکل 7).
شکل 7- مقایسه نتایج سناریوهای مختلف جهت برآورد مجموع تبخیر برای دوره زمانی 2050-2030. Figure 7. Comparison of the results of different scenarios to estimate the sum of evaporation for the period 2050–2030 .
در دوره زمانی 2100-2080 نیز همانند دوره 2050-2030 مقادیر مجموع تبخیر نسبت به دوره پایه افزایش خواهد یافت. بیشترین تخمین مجموع تبخیر در این دوره زمانی تحت سناریو RCP8.5 رخ خواهد داد. شدت تبخیر در این دوره نسبت به دوره قبل اندکی افزایش خواهد یافت. نکته قابل توجه در این دوره شیب بسیار ملایم افزایش تبخیر نسبت به دوره قبل است. به نظر می رسد که اشباع جو و متعاقب آن کاهش ظرفیت پذیرش جو تا حد زیادی از میزان تبخیر علیرغم افزایش گازهای گلخانه ای خواهد کاست (شکل 8).
شکل 8 - مقایسه نتایج سناریوهای مختلف جهت برآورد مجموع تبخیر برای دوره زمانی 2100-2080. Figure 8. Comparison of the results of different scenarios to estimate the sum of evaporation for the time period 2100-2080.
مقایسه نتایج تخمین میانگین در سناریوهای مختلف نشان می دهد که در سناریو RCP2.6 و RCP8.5 مقادیر تبخیر برای دوره 2100-2080 بیشتر از دوره 2050-2030 خواهد بود ولی در در سناریو RCP4.5 میانگین تبخیر، مقادیر کمتری نسبت به دوره 2050-2030 نشان می دهد. هر چند که تفاوت بین برآوردها در سناریوها مختلف بسیار ناچیز است ولی نسبت به دوره پایه افزایش محسوسی خواهد داشت (شکل ها 9 تا 11).
مقادیر مجموع تبخیر نیز برای دوره 2100-2080 و تحت سناریوهای RCP2.6 و RCP8.5 بیشتر از دوره 2050-2030 تخمین زده شد ولی برای سناریو RCP4.5 مجموع تبخیر برای این دوره کمتر از دوره 2050-2030 خواهد بود (شکل های 12 تا 14). لذا منابع به شرط ثابت بودن ورودی مخزن با تنش بیشتری روبرو خواهند شد.
بحث و نتیجه گیری
نتایج نشان می دهد که میزان تبخیر در هر 2 دوره آماری آتی (2100-2080 و 2050-2030) افزایشی بیش از 300 میلی متر در سال را تجربه خواهد کرد. بیشترین افزایش در دوره گرم سال خواهد بود و پاییز و زمستان تغییرات محدودی در مقادیر تبخیر تجربه خواهند نمود. مقایسه برآورد تبخیر برای دو دوره زمانی آینده و تحت سناریوهای مختلف نشان داد که برای دوره زمانی 2100-2080 سناریو RCP2.6 و RCP8.5 مقادیر بیشتری برای تبخیر تخمین زدند در حالی که تحت سناریو RCP4.5 مقادیر تبخیر برآورد شده برای دوره زمانی 2050-2030 بیشتر بود. به نظر می رسد که با افزایش گازهای گلخانه ای در اقلیم آینده، پیچیدگی فرآیندهای جوی بسیار بیشتر خواهد شد و بازخوردهای مثبت و منفی نقشی تعیین کننده در تغییرات پارامترهای جوی خواهند داشت. جایی که افزایش گازهای گلخانه ای سبب افزایش اثر گلخانه ای و نهایت افزایش دما می شود، افزایش تبخیر باعث افزایش رطوبت جو و افزایش ابرناکی خواهد شد که خود اثر منفی بر ورودی انرژی موج کوتاه خورشیدی دارد.
References
1- گروه عمران ، واحد بین المللی کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران. 2- دانشیار گروه علوم و مهندسی آب، واحد شهر قدس، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.*(مسوول مکاتبات) 3- استادیار،گروه عمران آب، دانشکده فنی و مهندسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران. 1- Department of Water Resources Management, Kish International Unit, Islamic Azad University, Kish Island, Iran. 2- Associate Professor Department of Civil Engineering, Qods Branch, Islamic Azad University, Qods City, Iran. * (Coresponding Author) 3- Assistant Professor, Department of Civil Engineering, Roudehen Branch, Islamic Azad University, Roudehen, Iran 1- Intergovernmental Panel on Climate Change 1- Atmosphere – Ocean General Circulation Model 1-Soil and Water Assessment Tools [11]- Regional Climate Models | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 872 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 177 |