تعداد نشریات | 50 |
تعداد شمارهها | 2,079 |
تعداد مقالات | 19,525 |
تعداد مشاهده مقاله | 22,864,391 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 21,108,539 |
ارزیابی حساسیت اراضی جهت تعیین مناطق مستعد تولید گردو غبار (مطالعه موردی: استان البرز) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فصلنامه علوم و تکنولوژی محیط زیست | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 11، دوره 23، شماره 11 - شماره پیاپی 114، بهمن 1400، صفحه 151-164 اصل مقاله (1.22 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مستخرج از پایان نامه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jest.2021.55807.5184 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کتایون حجتی1؛ زهرا عابدی ![]() | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری مدیریت محیط زیست – اقتصاد محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. * (مسوول مکاتبات) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3عضو هیات علمی گروه ارزیابی و مخاطرات محیط زیست، پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیط زیست، تهران، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زمینه و هدف: وسعت بسیار زیاد مناطق خشک و فراوانی پدیدههای گرد و غبار در کشور باعث شده است، شناسایی دقیق کانونهای تولید گرد و غبار همواره یکی از اهداف اصلی پژوهشها در زمینه گرد و غبار به شمار آید. هدف اصلی این مطالعه شناسایی منبع طوفان گرد و غبار در استان البرز است. روش بررسی: در این پژوهش از شاخص حساسیت زمین در برابر فرسایش بادی (ILSWE) برای مکانیابی منابع تولید گرد و غبار استفاده شد. شاخص ILSWE از ترکیب پنج فاکتور موثر در فرسایش بادی شامل فرسایشدهندگی اقلیم، فرسایشپذیری خاک، سله خاک، پوششگیاهی و زبری سطح ایجاد شده است. برای محاسبه این فاکتورها از نقشههای دما، بارش، سرعت باد، درصد شن، سیلت، رس، کربنات کلسیم، EVI و کاربری اراضی استفاده شد. بعد از محاسبه هریک از فاکتورها، با ضرب آنها در هم، شاخص ILSWE محاسبه شد. درنهایت با طبقهبندی این شاخص در نرم افزار Arc GIS مناطق حساس شناسایی شد. یافتهها: نقشه نهایی شاخص ILSWE نشان داد که به طورکلی مناطق جنوبی استان البرز نسبت به دیگر نواحی، به فرسایش بادی حساستر هستند. نقشه طبقهبندی ILSWE نشان داد که 5/34٪ از منطقه مورد مطالعه در کلاس خیلی کم، 8/26 ٪ در کلاس کم، 3/18٪ در کلاس متوسط، 6/12٪ در کلاس زیاد و 8/7٪ در کلاس خیلی زیاد حساسیت به فرسایش بادی قرار دارد. کلاس حساسیت زیاد به عنوان کانون ایجاد گرد و غبار در نظر گرفته شد که عمدتا در نواحی جنوبی استان البرز قرار دارد. اکثر نواحی کانون ایجاد گرد و غبار، اراضی بایر هستند. بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش، اراضی بایر نقش مهمی در تولید گرد و غبار استان البرز دارند درنتیجه عملیات تثبیت خاک در این نواحی برای کاهش گرد و غبار لازم است. به طور کلی نتایج این پژهش نشان داد که شاخص ILSWE، یک مدل منطقهای مناسب جهت تعیین مناطق مستعد و کانونهای تولید گرد و غبار است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حساسیت به فرسایش؛ فرسایش بادی؛ عضویت فازی؛ مدلمنطقه ای | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مستخرج از پایان نامه
علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره بیست و سوم، شماره یازده، بهمن ماه 1400(164-151)
ارزیابی حساسیت اراضی جهت تعیین مناطق مستعد تولید گردو غبار (مطالعه موردی: استان البرز)
کتایون حجتی[1] زهرا عابدی[2] * بهزاد رایگانی[3] مصطفی پناهی[4]
چکیده زمینه و هدف: وسعت بسیار زیاد مناطق خشک و فراوانی پدیدههای گرد و غبار در کشور باعث شده است، شناسایی دقیق کانونهای تولید گرد و غبار همواره یکی از اهداف اصلی پژوهشها در زمینه گرد و غبار به شمار آید. هدف اصلی این مطالعه شناسایی منبع طوفان گرد و غبار در استان البرز است. روش بررسی: در این پژوهش از شاخص حساسیت زمین در برابر فرسایش بادی (ILSWE) برای مکانیابی منابع تولید گرد و غبار استفاده شد. شاخص ILSWE از ترکیب پنج فاکتور موثر در فرسایش بادی شامل فرسایشدهندگی اقلیم، فرسایشپذیری خاک، سله خاک، پوششگیاهی و زبری سطح ایجاد شده است. برای محاسبه این فاکتورها از نقشههای دما، بارش، سرعت باد، درصد شن، سیلت، رس، کربنات کلسیم، EVI و کاربری اراضی استفاده شد. بعد از محاسبه هریک از فاکتورها، با ضرب آنها در هم، شاخص ILSWE محاسبه شد. درنهایت با طبقهبندی این شاخص در نرم افزار Arc GIS مناطق حساس شناسایی شد. یافتهها: نقشه نهایی شاخص ILSWE نشان داد که به طورکلی مناطق جنوبی استان البرز نسبت به دیگر نواحی، به فرسایش بادی حساستر هستند. نقشه طبقهبندی ILSWE نشان داد که 5/34٪ از منطقه مورد مطالعه در کلاس خیلی کم، 8/26 ٪ در کلاس کم، 3/18٪ در کلاس متوسط، 6/12٪ در کلاس زیاد و 8/7٪ در کلاس خیلی زیاد حساسیت به فرسایش بادی قرار دارد. کلاس حساسیت زیاد به عنوان کانون ایجاد گرد و غبار در نظر گرفته شد که عمدتا در نواحی جنوبی استان البرز قرار دارد. اکثر نواحی کانون ایجاد گرد و غبار، اراضی بایر هستند. بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش، اراضی بایر نقش مهمی در تولید گرد و غبار استان البرز دارند درنتیجه عملیات تثبیت خاک در این نواحی برای کاهش گرد و غبار لازم است. به طور کلی نتایج این پژهش نشان داد که شاخص ILSWE، یک مدل منطقهای مناسب جهت تعیین مناطق مستعد و کانونهای تولید گرد و غبار است.
واژههای کلیدی: حساسیت به فرسایش، فرسایش بادی، عضویت فازی، مدلمنطقه ای.
Assessment of land sensitivity to determine areas dust sources (Case study: Alborz province)
Katayoon Hojati[5] Zahra Abedi[6]* Behzad Raigani[7] Mustafa Panahi[8]
Abstract Background and Objective: The vastness of arid areas and the abundance of dust storms in the country have made the accurate identification of dust production centers always one of the main goals of research in the field of dust. The primary objective of this study is dust storm source identification in Alborz Province Material and Methodology: In this study, the Index of Land Susceptibility to Wind Erosion (ILSWE) was used to locate dust sources. The ILSWE was created by combining five influential wind erosion factors including climatic erosivity, soil erodibility, soil crust, vegetation cover & surface roughness. Temperature, precipitation, wind speed, sand percentage, silt, clay, calcium carbonate, EVI and land use maps were used to calculate these factors. After calculating each of the factors, by multiplying them together, the ILSWE index was calculated. Finally, by classifying this index in Arc GIS software, sensitive areas were identified. Findings: The final map of ILSWE index showed that in general, the southern regions of Alborz province are more sensitive to wind erosion than other regions. The ILSWE classification map showed that 34.5% of the studied area falls within the very low class, 26.8% in the low class, 18.3% in the medium class, 12.6% in the high class and 7.8% in very high sensitivity to wind erosion class. Very high sensitivity class was considered as dust sources, which is mainly located in the southern parts of Alborz province. Most sources of dust are barren lands. Discussion and Conclusion: According to the results of this study, barren lands have an important role in dust production in Alborz province; therefore soil stabilization operations in these areas are necessary to reduce dust. In general, the results of this study showed that the ILSWE index is a suitable regional model for determining susceptible areas and centers of dust production.
Keywords: Sensitivity to erosion, wind erosion, Fuzzy membership, Regional model.
مقدمه
پدیدهی گرد و غبار یکی از فرآیندهای جوی است که درنتیجهی وزش بادهای قوی بر خاک فرسایشپذیر اتفاق میافتد (1) که آثار و پیامدهای زیستمحیطی نامطلوبی بر جای میگذارد و اخیراً از مهمترین چالشهای زیستمحیطی به حساب میآید. این پدیده ناشی از فرآیندهای فرسایش بادی و بیابانزایی بوده و به طور عمده در مناطق خشک و نیمهخشک جهان رخ میدهد (2 و 3). مطالعات اخیر نشان میدهد که فراوانی وقوع پدیدهی گرد و غبار در منطقه خاورمیانه در حال افزایش است (4). تخمین زده میشود که این پدیده هرسال حدود ۱۰۸× ۵ تن خاک از سطوح بیابانی و خشک وارد جو میکنند (5). به طوری که در سطح جهان گرد و غبار فراوانترین ذره معلق در هوا است (6). فراوانی وقوع پدیدهی گرد و غبار در یک منطقه به عواملی از جمله سرعت باد، میزان خاک بدون پوشش، شرایط هوایی خشک (7)، رطوبت خاک، پوشش گیاهی (8 و 9)، سیستم هوای محلی و بیرونی، بارش کوتاه مدت، وسعت جنگل زدایی، خشکسالی بلند مدت، تغییرات کاربری زمین و فعالیتهای انسانی (10) بستگی دارد. این پدیده طیف وسیعی از خطرات محیط زیستی و اقتصادی را برای جامعه بشری به وجود میآورد (11) و مقابله با آن، نیازمند روشهای چند جانبه متشکل از سیاست، مدیریت اکوسیستم، اقتصاد و ظرفیتسازی است. بنابراین شناسایی درست کانونهای تولید گرد و غبار، از نخستین گامهای مدیریت و کنترل پدیده گرد و غبار میباشد. زیرا شناسایی کانونها تولید گرد و غبار اولین مرحله در اولویت بندی مناطق مختلف جهت عملیات اجرایی برای کاهش گرد و غبار و تعیین روشهای کنترل آن است. اندازهگیری سنتیبا روشهای میدانی به دلیل پوشش زمانی و مکانی محدود، نمیتواند به تنهایی برای شناسایی و پایش کانونهای گرد و غبار مفید باشد(12). همچنین پیشرفتهترین مدلهای مقیاس میدانی برای حصول نتیجه مناسب و قابل قبول، بسیار پیجیده هستند(13) و وقتی هدف تعیین کانونهای گرد و غبار در مقیاس منطقهای و بزرگتر باشد، عملا انجام این روش با مشکلات زیادی رو به رو میشود. در مقیاسهای بزرگ مانند مقیاس منطقهای با استفاده از ابزارهای مانند سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدلسازی عوامل موثر در فرسایش بادی و گرد و غبار کانونهای مستعد شناسایی میشود. با توجه به این موضوع که فرسایش بادی و گرد و غبار یک فرآیند ژئومورفولوژیکی پیچیدهای است که تحت تاثیر چندین عامل قرار دارد، مدل کردن همه عوامل موثر جهت ارزیابی در مقیاس منطقهای و بزرگتر را دشوار میکند (14). بنابراین مطالعات در این مقیاس با حفظ عوامل کلیدی موثر بر فرسایش بادی، به یک روش کاهش پیچیدگی متوسل می شوند. تا کنون مطالعات زیادی با روشهای مختلف جهت تعیین کانونهای گرد و غبار در مقیاس بزرگ در داخل و خارج کشور انجام شده است. از جمله این تحقیقات میتوان به پژوهشهای مهرابی و همکاران (15)، رایگانی[9] و همکارن (16 و 17)، عفتی[10] و همکاران (9) فورستاین و شاپنسکی[11] (18) اشاره کرد. یکی از مدلهای منطقهای که میتوان در مقیاس بزرگ از آن استفاده کرد، شاخص حساسیت زمین در برابر فرسایش بادی (ILSWE[12]) که توسط مرکز دادههای خاک اروپا (ESDAC[13]) توسعه یافته است. در سالهای اخیر در تحقیقاتی مانند فنتا[14] و همکاران (13)، بورلی[15] و همکاران (19 و20) از این شاخص برای تعیین مناطق حساس و کانونهای فرسایش بادی و گرد و غبار استفاده شد. با توجه به بررسیهای انجام شده، هنوز پژوهشی در ایران از این شاخص برای ارزیابی حساسیت خاک به فرسایش بادی و تعیین کانونهای گرد و غبار و فرسایش بادی استفاده نشده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین کانونهای گرد و غبار استان البرز با استفاده از شاخص ILSWE میباشد. نتایج این پژوهش میتواند به تعیین حدود مناطق حساس به فرسایش بادی جهت انجام عملیات میدانی و اولویت بندی فعالیتهای کنترل گرد و غبار در استان البرز کمک کند.
مواد و روشها
منطقه مورد مطالعه پژوهش حاضر در استان البرز انجام میشود که به دلیل دارا بودن منشاهای داخلی تولید گرد و غبار به شدت تحت تاثیر پدیده گرد و غبار است (21). این استان با مساحت حدود 514186 هکتار در دامنههای جنوبی رشته کوه البرز قرار دارد (شکل1). دشتها و جلگههای این استان به خصوص جنوب آن، دارای اقلیم خشک و با بارندگی کمتر از 200 میلیمتر در سال است. همچنین به علت ضعیف بودن پوشش گیاهی، پتانسیل بادفرسایی در این مناطق افزایش پیدا کرده است. به دلیل توسعه پدیده بیابانزایی و افزایش خشکسالی در سالهای اخیر، این استان به شدت در معرض رویدادهای محلی گرد و غبار قرار گرفته است (21).
روش بررسی
در این پژوهش برای تعیین مناطق مستعد تولید گرد و غبار از شاخص ILSWE استفاده شد. اساس این شاخص بر مبنای این مفهوم است که فرسایش بادی زمانی رخ میدهد که سه شرط قدرت کافی باد، وجود خاک مستعد و عدم وجود محافظ برای سطح در تماس باد محقق شود (20). شاخص ILSWE از پنج فاکتور فرسایشدهندگی اقلیم (CE[16])، فرسایشپذیری خاک (SE[17])، سله خاک (SC[18])، پوشش گیاهی (VC[19]) و زبری سطح (SR[20]) تشکیل شده است. شکل (2) نمودار مراحل انجام این پژوهش را نمایش میدهد.
شکل 2 – نمودار روش انجام پژوهش Figure 2. Diagram of research method
فاکتور فرسایشدهندگی اقلیم (CE)
این فاکتور پتانسیل و استعداد اقلیم منطقه مورد مطالعه را برای تولید شرایطی است که منجر به فرسایش بادی میشود، نشان میدهد (13). در این پژوهش از معادله (1) که توسط فائو[21] (22) توسعه یافته است، برای محاسبه فاکتور فرسایشدهندگی اقلیم استفاده شد.
در این معادله ui سرعت متوسط باد ماهانه (متر بر ثانیه) در ارتفاع دو متری ماه iام ، PETi تبخیر و تعرق پتانسیل ماه iام و P مقدار بارش ماه iام و d تعداد روزهای ماه iام میباشد. برای محاسبه این فاکتور ابتدا دادههای ماهانه میانگین سرعت باد و دما و مجموع بارش 16 ایستگاه موجود در استان البرز و نواحی اطراف آن (شکل 1) در دوره زمانی ده ساله (2010-2019) جمعآوری شد. در مرحله بعد با استفاده از روش تورنت وایت و دادههای دما تبخیر و تعرق پتانسیل ماهانه هر ایستگاه محاسبه شد. و متوسط ماهانه هر سه مولفه بارش، دما و سرعت باد با استفاده از دادههای ده ساله محاسبه شد. سپس با استفاده از روش میانیابی وزندهی معکوس فاصله (IDW[22]) در نرمافزار Arc GIS برای هر سه مولفه در 12 ماه سال پهنه بندی انجام شد. در نهایت با استفاده از معادله (1) فاکتور CE محاسبه شد. فاکتور فرسایشپذیری خاک (EF) فاکتور فرسایشپذیری خاک، میزان توانایی مقاومت کردن یک خاک در برابر نیروی باد را نشان میدهد. در واقع این شاخص بیانگر رابطه بین فرسایش خاک توسط باد و خصوصیات خاک است (13). معادله (2) نحوه محاسبه EF را با استفاده از معادله رگرسیون چندگانه که توسط فرایر[23] و همکاران (23) بر اساس بافت خاک و خصوصیات شیمیایی ارائه شده است، نشان میدهد.
در این معادله SA درصد شن ، SI درصد سیلت، CL درصد رس، OM درصد ماده آلی و CaCO3 درصد کربنات کلسیم خاک میباشد. EF برحسب درصد به دست میآید. در این پژوهش برای محاسبه درصد شن، سیلت، رس و ماده آلی خاک سطحی استان البرز از دادههای پایگاه ISRIC SoilGrids با قدرت تفکیک مکانی 250 متر (24) و برای محاسبه درصد کربنات کلسیم خاک از دادههای پایگاه Harmonized World Soil Database با قدرت تفکیک مکانی یک کیلومتر (25) استفاده شد. فاکتور سله خاک (SC) سله خاک، لایه نسبتاً نازک و یکپارچه ایجاد شده در سطح خاک که نسبت به خاک زیر فشردهتر و از نظر مکانیکی پایدارتر است، تعریف میشود (26). این لایه حساسیت کمتری به فرسایش بادی نسبت به لایههای خاک زیری دارد (27) و در مناطق خشک و نیمهخشک که فرسایش بادی غالبتر از فرسایش آبی است، نقش مهمی در حفاظت از خاک ایفا میکند (28). فاکتور SC برای تخمین تأثیر سله خاک بر فرسایشپذیری خاک استفاده میشود (29). در این پژوهش، پارامتر SC با استفاده از معادله زیر محاسبه شد که توسط فرایر و همکاران (30) معرفی شده است.
در این معادله CL درصد رس و OM درصد ماده آلی خاک میباشد. دادههای این دو مولفه همان طور که قبلا گفته شد از دادههای پایگاه ISRIC SoilGrids با قدرت تفکیک مکانی 250 متر (24) به دست آمد. فاکتور پوشش گیاهی (VC) اثر پوششگیاهی بر فرسایش بادی را میتوان با استفاده از درصد سطح پوشیده از مواد گیاهی یافته بیان کرد (19 و 20). برای توصیف فاکتور VC، در این پژوهش از مولفه کسری پوششگیاهی[24] (Fcover) که از شاخص پوششگیاهی EVI[25] محصول MOD13Q1 سنجنده مودیس[26] با اندازه پیکسل 250 متر در 250 متر به دست آمد، استفاده شد. محصول استفاده شده، هر 16 روز یکبار شاخصهای پوشش گیاهی را ارئه میدهد. ابتدا نقشه میانگین سالانه شاخص EVI با استفاده از دادههای 2010 تا 2017 برای استان البرز محاسبه شد. سپس با استفاده از معادله زیر، Fcover محاسبه شد.
در این معادله EVI نقشه میانگین سالانه به دست آمده از مرحله قبل، EVIS مقدار شاخص در خاک بایر و EVIV مقدار شاخص در پوششگیاهی متراکم، میباشد. فاکتور زبری سطح (SR) زبری سطح زمین باعث تقویت اصطکاک آن میشود و در نتیجه انرژی باد را نزدیک به سطح زمین کاهش میدهد (31). به این ترتیب، کاهش انرژی باد باعث کاهش فرسایش بادی میشود. در مواردی که اطلاعات زبری سطح زمین در دسترس نباشد، کلاسهای کاربری اراضی و پوشش زمین برای تخمین طول زبری سطح بسیار مفید هستند (32). در مطالعات مختلفی مانند بورلی و همکاران (20)، فنتا و همکاران (13) و فانک و رویتر[27](33) که در مقیاس منطقهای صورت گرفته است، از جداولی خاص برای تعیین فاکتور زبری سطح بر مبنای کاربری و پوشش اراضی استفاده شده است. در این پژوهش از استاندارد ارائه شده توسط TA–LUFT (34) استفاده شد (جدول1).
جدول 1- میانگین طول زبری در کلاس های کاربری و پوشش اراضی Table 1. Mean Roughness Length to the Land Use & Land Cover Classes
لازم به ذکر است که نقشه کاربری و پوشش اراضی استان البرز از نقشه کابری اراضی ایران که توسط سازمان جنگلها و مراتع تهیه شده است، استخراج و با استفاده از نرم افزار Google Earth Pro مورد بازبینی و تصحیح قرار گرفت. محاسبه شاخص ILSWE بعد از محاسبه پنج فکتور مربوط به شاخص ILSWE، ابتدا تابع عضویت فازی فاکتورها محاسبه شد. با این کار فاکتور ها بین صفر (حداقل حساسیت) و یک (حداکثر حساسیت) قرار گرفت. مطابق با تحقیق فنتا و همکاران (13) برای فاکتورهای فرسایشدهندگی اقلیم (CE)، فرسایشپذیری خاک (SE) و سله خاک (SC) روش خطی، برای فاکتور پوششگیاهی (VC) روش نمایی و برای فاکتور زبری سطح (SR) روش لگاریتمی برای محاسبه تابع عضویت فازی استفاده شد. سپس با استفاده از معادله (5) شاخص ILSWE محاسبه شد.
بعد از محاسبه شاخص ILSWE، این شاخص در نرم افزار Arc GIS طبقه بندی شد و کانون های گرد و غبار تعیین شد. یافتهها شکل (3) و (4) به ترتیب نقشه عضویت فازی فاکتورهای فرسایشدهندگی اقلیم (CE) و فرسایشپذیری خاک (EF) را نشان میدهد. با توجه به نقشه عضویت فازی فاکتور فرسایشدهندگی اقلیم، مناطق جنوبی و شرقی بیشترین پتاسیل ایجاد فرسایش بادی توسط اقلیم نسبت به دیگر نواحی وجود دارد. کمترین میزان نیز مربوط به مناطق شمالی استان البرز یعنی ارتفاعات رشته کوه البرز میباشد. نتایج بررسی نقشه عضویت فازی فاکتور فرسایشپذیری خاک نشان میدهد که به طور کلی هر چه از شمال استان البرز به بخشهای جنوبی برویم فرسایشپذیری خاک نسبت به باد افزایش پیدا میکند. البته در بخشهای میانی واقع در غرب شهر کرج یک روند کاهشی در میزان فرسایشپذیری مشاهده میشود. دراین نواحی اراضی کشاورزی واقع شده است.
شکل (5) نقشه عضویت فازی فاکتور سله خاک (SC) را نشان میدهد. با توجه به این نقشه مناطق شمالی، مرکزی و جنوبی استان البرز دارای کمترین مقدار و بخشهای شمال غربی تا شمال شرقی شهر کرج و هم چنین بخشهای جنوب غربی تا جنوب شرقی آن، دارای بیشترین مقدار این فاکتور میباشند. نقشه عضویت فازی فاکتور پوشش گیاهی (VC) نشان میدهد (شکل 6) که نواحی شمالی و به خصوص اراضی بایر در بخشهای جنوبی استان البرز دارای بیشترین احتمال و کمربند میانی که بیشترین اراضی کشاورزی در آن واقع شده است دارای کمترین احتمال ایجاد فرسایش بادی از جنبه پوششگیاهی میباشد.
همان طور که قبلا گفته شد برای محاسبه فاکتور زبری سطح (SR) از نقشه تصحیح شده کاربری اراضی تهیه شده توسط سازمان جنگلها و مراتع استفاده شد (شکل 7). به طور کلی شمال استان البرز مراتع خوب تا متوسط، نواحی میانی مناطق مسکونی و کشاورزی و درجنوب استان اراضی بایر و در برخی نواحی مراتع نشکیل شده است. در غرب استان البرز تالاب فصلی صالحیه نظر آباد وجود دارد. نقشه کاربری اراضی با توجه به جدول (1) امتیازدهی شد. شکل (8) نقشه عضویت فازی فاکتور زبری سطح (SR) را نشان میدهد. با توجه به این نقشه بخشهای زیادی از جنوب تا مرکز استان البرز از نظر زبری سطح مستعدترین نواحی در ایجاد فرسایش بادی و گرد و غبار هستند. اکثر مناطق مرکزی تا شمال استان دارای کمترین استعداد جهت ایجاد فرسایش بادی و گرد و غبار میباشند.
پس از تهیه نقشه عضویت فازی پنج فاکتور فرسایشدهندگی اقلیم، فرسایشپذیری خاک، سله خاک، پوششگیاهی و زبری سطح، با استفاده از معادله (5) شاخص ILSWE محاسبه شد. سپس در نرمافزار Arc GIS با استفاده از روش شکست طبیعی[28] به پنج کلاس از حساسیت خیلی کم تا خیلی زیاد نسبت به فرسایش بادی تقسیم شد (شکل9). کلاس حساسیت خیلی کم 5/34 درصد از مساحت استان البرز را فرا گرفته که اکثر این نواحی در بخشهای شمالی استان قرار دارد. در مناطق پایین دست این کلاس به سمت جنوب عموما کلاس حساسیت کم قرار گرفته است که 8/26 درصد از مساحت کل استان البرز را شامل میشود. نوار مرکزی و بخشهای کوچکی از جنوب استان البرز در کلاس حساسیت متوسط قرار گرفته اند که شامل 3/18 درصد از مساحت استان البرز میشود. کلاس حساسیت زیاد در نواحی جنوبی استان البرز قرار گرفته است. در این نواحی عموما اراضی بایر قرار گرفته است و 6/12 از استان البرز را شامل میشود. کلاس حساسیت خیلی زیاد نیز در بخشهای جنوبی استان البرز قرار گرفته است و 8/7 درصد از مساحت این استان مربوط به این کلاس میباشد. این کلاس به عنوان مناطق مستعد کانونهای فرسایش بادی و گرد و غبار در نظر گرفته و از نقشه حساسیت استخراج شد (شکل10). شمالیترین قسمت از نواحی مستعد تولید گرد و غبار را بخشهای از تالاب صالحیه تشکیل میدهد و در قسمت های جنوبیتر گسترش یافته و مانند کمربندی بخشهای جنوبی استان البرز را شامل میشود. عمده مناطق مستعد تولید گرد و غبار اراضی بایر هستند.
بحث و نتیجه گیری
در مورد پدیده گرد و غبار اصل مهمی وجود دارد و آن اصل این است که کاهش غلظت ذرات آلودهکننده هوا مخصوصاً گرد و غبار را باید از منبع برداشت کنترل نمود و با آن مقابله کرد، زیرا هنگامی که این گرد و غبار وارد هوا شد، دیگر نمیتوان به سادگی با آن مقابله کرد، بنابراین باید کانونهای اصلی گرد و غبار شناسایی و کنترل شوند (35). هدف این پژوهش، تعیین مناطق مستعد تولید گرد و غبار و حساس به فرسایش بادی با استفاده از شاخص ILSWE میباشد. این شاخص بر پایه پنج فاکتور فرسایشدهندگی اقلیم، فرسایشپذیری خاک، سله خاک، پوشش گیاهی و زبری سطح محاسبه میشود. نتایج این پژوهش نشان داد که نواحی جنوبی استان البرز مناطق مستعد تولید گرد و غبار و فرسایش بادی است. این محدوده بیشتر در اراضی بایر قرار گرفته است که نشان دهنده اهمیت پوششگیاهی در عدم ایجاد گرد و غبار میباشد. هرچند وضعیت توپوگرافی، وجود باد و ویژگیهای خاک این نواحی نیز به ایجاد گرد و غبار کمک به سزایی میکند. رایگانی و همکاران (12، 16، 17) در سه پژوهش مختلف که در استان البرز برای تعیین کانونهای گرد و غبار انجام شد، به نتایجی مشابه این پژوهش دست یافتند. به طوری که اکثر نواحی که توسط آنها به عنوان کانون گرد و غبار شناخته شد در این پژوهش نیز جز مناطق مستعد قرار گرفت که این نتیجه نشان میدهد شاخص مذکور از کارایی مناسبی جهت تعیین مناطق مستعد تولید گرد و غبار برخوردار است. یکی از تفاوتهای عمده این پژوهش و تحقیقات رایگانی و همکاران (12، 16، 17) این است که نتایج این پژوهش نشان داد که تالاب صالحیه نیز در هنگام خشک بودن پتانسیل ایجاد گرد و غبار و فرسایش بادی را دارد. شواهد موجود صحت این مطلب را تایید میکند. فنتا و همکاران نیز (13) در تحقیقات به این نتیجه رسیدند که با فرض درست بودن کلاسبندی شاخص ILSWE، دقت کلی این شاخص 70 درصد میباشد و به خوبی با فرکانس طوفان های گرد و غبار مطابقت دارد. البته لازم به ذکر است، نحوه کلاسبندی و حدود هر یک از کلاسها در تعیین دقت کلی مدل نقش بسیار زیادی دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که اراضی بایر نقش مهمی در ایجاد گرد و غبار در استان البرز دارند. در نتیجه میتوان با استفاده از طرحهای احیایی مانند بوته کاری، پوشش سح خاک را افزایش داد و باعث تثبیت خاک شد. با توجه به نتایج این پژهش و بررسی تحقیقات انجام شده در این زمینه میتوان گفت که به طور کلی شاخص ILSWE، یک مدل منطقهای مناسب جهت تعیین مناطق مستعد و کانونهای تولید گرد و غبار است که میتوان با توجه به محدودیتهای زمان، وسعت زیاد و هزینه در طرح های تعیین کانونهای گرد و غبار و فرسایش بادی در ایران، از آن به خوبی استفاده کرد. برای افزایش دقت نتایج شاخص ILSWE پیشنهاد میشود که از دادههای زمینی برای اندازهگیری خصوصیات خاک مورد استفاده در این شاخص، استفاده شود. در این صورت میتوان دقت این شاخص را در مقیاس محلی نیز مورد ارزیابی قرار داد. با توجه به این که درصد کربنات کلسیم خاک دادههای پایگاه Harmonized World Soil Database در همه جای ایران در دسترس نیست، میتوان از شاخصهای سنجش از دوری در این زمینه استفاده کرد و فاکتور فرسایشپذیری خاک (EF) بر مبنای آن اصلاح کرد. همچنین در مورد محاسبه فاکتور زبری سطح (SR) که نیاز به جدول امتیازدهی برای کاربری و پوشش اراضی (جدول1) دارد، با توجه به شرایط و ویژگیهای خاص ایران، این جدول مورد باز بینی قرار گرفته و اصلاح شود. البته باید توجه داشت که برای ارزیابی بهتر این شاخص در ایران نیاز به مطالعات بیشتر میباشد.
References
[1]- دانشجوی دکتری مدیریت محیط زیست – اقتصاد محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، یران [2]- عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. * (مسوول مکاتبات) [3] - عضو هیات علمی گروه ارزیابی و مخاطرات محیط زیست، پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیط زیست، تهران، ایران [4] - عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی [5] - PHD student of environment management, enviro-economy Islamic Azad University Science and Research Branch, Tehran, Iran [6] - member of science board in environment and Natural resources faculty, Islamic Azad University, Tehran, Iran(in charge of correspondence) [7] - Faculty member, Research group of Environmental Assessment and Risks, Research center of Environment and sustainable Development(RCESD), Department of Environment, Tehran, Iran [8] member of science board in environment and Natural resources faculty, Islamic Azad University, Tehran, Iran [9]- Rayegani [10]- Effati [11]- Feuerstein & Schepanski [12]- Index of Land Susceptibility to Wind Erosion [13]- European Soil Data Centre [14]- Fenta [15]- Borrelli [16]- climatic erosivity [17]- soil erodibility [18]- soil crust [19]- vegetation cover [20]- surface roughness [21] - FAO [22] - Inverse Distance Weighting [23] - Fryrear [24]- fraction of vegetation cover [25]- Enhanced vegetation index [26]- MODIS [27]- Funk & Reuter [28]- Natural break method | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 298 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 97 |