تعداد نشریات | 50 |
تعداد شمارهها | 2,044 |
تعداد مقالات | 19,130 |
تعداد مشاهده مقاله | 22,382,819 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 20,898,909 |
تحلیل اوصاف ذاتی نفس انسان در دو نظام فلسفی مشّاء و سانکهیا | ||
فلسفه تحلیلی | ||
دوره 19، شماره 41، شهریور 1401، صفحه 269-296 اصل مقاله (545.27 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/pi.2022.20609 | ||
نویسندگان | ||
محمد کریمی![]() | ||
چکیده | ||
در فلسفهی یونان، متفکّران متأخّر از سقراط بیش از پیشینیان خود، به مبحث «انسانشناسی» توجه کردند و بهویژه در آثار ارسطو، مسائل مربوط بدان مبحث با روشمندی خاصّی ارائه شد. به موازات ایشان در شرق نیز، از همان ابتدا «وجودشناسی» در خدمت «انسانشناسی» قرار گرفت و از جمله در مکتب سانکهیا، توجه شایانی بدان شد. طبعاً در هر دو سنت فکری، شناخت نفس آدمی نسبت به جسم او از اهمیت و پیچیدگی بیشتری برخوردار بوده است. پژوهش پیش رو عهدهدار تبیین اوصاف ذاتی نفس انسان از منظر پایهگذاران مکاتب یادشده به نحو تطبیقی است. ارسطو با آنکه نفس را مجرّد از هیولا و غیر جسمانی میدانست، آن را کمال اوّل جسم طبیعی آلی میپنداشت. در نظر او، نفس ناطقهی انسان جامع قوای نفس نباتی و حیوانی نیز است. اما در نظر حکیم کاپیلا، نفس یا پوروشا واجد هویتی بسیار متعالی، فرامادّی و ازلی است که نه علت و صانع چیزی بود و نه معلول و مصنوع چیزی. پوروشا به تمامه مجرّد از مادّه یا پراکریتی، ولی محرّک آن برای پیدایش موجودات است. همچنین باور به تعدّد نفوس، لازمِ قهری تعریف نفس در تفکّر مشّائی است، ولی با توجه به اوصاف نفس در تفکّر سانکهیه، چنین ایدهای نادرست بهنظر میرسد، از اینرو متفکّران سانکهیه دلایل متقنی به سود آن ارائه نکردهاند. | ||
کلیدواژهها | ||
کمال اوّل؛ نفس ناطقه؛ قوای نفس؛ پوروشا؛ پراکریتی؛ تجرّد نفس؛ تعدّد نفوس | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 48 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 40 |