تعداد نشریات | 50 |
تعداد شمارهها | 2,232 |
تعداد مقالات | 20,475 |
تعداد مشاهده مقاله | 25,228,910 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 22,861,100 |
روابط متقابل میان جانداران خاک و تغییرات اقلیمی و کاربرد تجزیههای متا در تفسیر آن: مروری سیستماتیک | ||
انسان و محیط زیست | ||
مقاله 4، دوره 13، شماره 3 - شماره پیاپی 45، مهر 1394، صفحه 43-66 اصل مقاله (448.42 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
نویسندگان | ||
زاهد شریفی 1؛ علی اکبر صفری سنجانی2 | ||
1استادیار، گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران. *(مسئوول مکاتبات). | ||
2استاد، گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران. | ||
چکیده | ||
ریزجانداران خاک در تولید و مصرف گازهای گلخانهای یعنی دیاکسیدکربن(CO2) ، متان(CH4) ، نیتروس اکسید (N2O)و نیتریک اکسید (NO)، نقش اساسی دارند. از طرف دیگر دلایل معتبری وجود دارد که تغییرات آب و هوا به گونه مستقیم و غیرمستقیم میتواند فراوانی و ساختار جامعه زنده خاک را دگرگون سازد. به گونهای که نتایج حاصل از مرور سیستماتیک نشان داد که اثرات عمده مستقیم تغییرات آب و هوا بر روی جامعه میکروبی خاک احتمالاً به علت تغییر در میزان رطوبت و درجه حرارت است؛ در حالی که اثر افزایش (CO2)اتمسفر بر روی جامعه میکروبی خاک بیشتر به گونه غیرمستقیم، و از طریق اثری که این گاز بر روی افزایش فتوسنتز گیاهان دارد، میباشد، که این موضوع به نوبه خود میتواند سبب تغییر در کمیت و کیفیت کربن آلی وارد شده به خاک شود. به هر گونه، جانداران خاک بسته به نوع، اندازه بدن، عادت تغذیهای، نوع اکوسیستم، اقلیم محلی و میزان بزرگی و طول دوره پارامتر اقلیمی پاسخهای متفاوتی را در برابر دگرگونیهای اقلیمی از خود نشان میدهند. به گونهای که نتایج آنالیزهای متا نشان میدهد که پاسخ جانداران خاک به افزایش میزان (CO2) اتمسفر به اندازه بدن، گروه تغذیهای و نوع رویکرد آزمایش (مزرعهای یا گل خانهای) وابسته است. در حالی که چگونگی پاسخ جانداران خاک به تغییرات دما و بارندگی به اقلیم محلی و نوع اکوسیستم وابسته است. هم چنین اثرات افزایش(CO2) بر فراوانی جانداران خاک با زمان کاهش مییابد؛ در حالی که اثر دما و تغییر در بارندگی با زمان شدت مییابد. | ||
کلیدواژهها | ||
جانداران خاک؛ تغییرات اقلیم؛ مرور سیستماتیک؛ آنالیزهای متا | ||
اصل مقاله | ||
فصلنامه انسان و محیط زیست، شماره34 ، پاییز 94
روابط متقابل میان جانداران خاک و تغییرات اقلیمی و کاربرد تجزیههای متا در تفسیر آن: مروری سیستماتیک
زاهد شریفی[1] * علی اکبر صفری سنجانی[2]
چکیدهریزجانداران خاک در تولید و مصرف گازهای گلخانهای یعنی دیاکسیدکربن(CO2) ، متان(CH4) ، نیتروس اکسید (N2O)و
کلمات کلیدی: جانداران خاک، تغییرات اقلیم، مرور سیستماتیک، آنالیزهای متا.
مقدمه
کره زمین به وسیله لایه نازکی از هوا که این سیاره را گرم نگه داشته، و زندگی گیاهان، حیوانات و میکروبها را بر روی آن میسر میسازد، احاطه شده است. چرا که این لایه نازک از هوا همانند پتو عمل کرده و زمین را گرم نگه میدارد، به گونهای که پژوهشها نشان داده است که چنان چه این لایه نازک هوا در اطراف زمین نبود، کره زمین در حدود 20 الی 30 درجه سانتیگراد سردتر از حالت کنونی آن میبود، و برای زیستن نامناسب میشد. گرمایش زمین زمانی رخ میدهد که این لایه هوای نازک اطراف زمین در اثر ورود گازهای اضافی به آن ضخیمتر شده و گرمای بیش تری را به دام اندازد (1). برای درک عوامل موثر بر تغییرات اقلیمی و پیشبینی آن ما نیازمند کسب دانش در مورد روابط متقابل بین عوامل اقلیمی (مانند میزان دما و رطوبت)، ویژگیهای خاک (مانند pH، میزان و وضعیت رطوبت خاک) و عوامل زیستی (قارچها، باکتریها، آرکیا، جانوران خاک و گیاهان و مصرف کنندگان آنها) میباشیم (2). در این میان جانداران خاک در بسیاری از فرآیندهای اکولوژیک همانند چرخه عناصر غذایی، تجزیه پسماندهای گیاهی، تولید و یا مصرف گازهای کم یاب و تغییر و تبدیل فلزات، که برای نگه داشت زندگی بر روی این کره خاکی ضروریاند، نقش اساسی دارند (3). بنابراین اگرچه پژوهشهای تغییرات اقلیمی اغلب بر اثر این معضل محیطی در مقیاسهای بزرگ (گیاهان و حیوانات) بر روی زمین تمرکز یافتهاند، اما فرآیندهای میکروبی در داخل خاک نقش چشمگیری را در شکلدهی اثراتی که گرمایش زمین بر روی اکوسیستمهای خشکی دارند، بازی میکنند، بنابراین درک فیزیولوژی و دینامیک جانداران خاک و چگونگی پاسخ آنها به جنبههای مختلف تغییرات اقلیمی در اکوسیستمهای مختلف، برای افزایش دانش ما در رابطه با سازوکارهایی که گازهای گلخانهای و گرمایش زمین را کنترل میکنند، بسیار ضروری و حیاتی است (4، 5 و 6). پژوهشهایی وجود دارد که نشان میدهند تغییر در پارامترهای اقلیمی مانند افزایش گاز CO2و دما و هم چنین تغییر در توزیع و میزان بارندگی سبب دگرگونی در کارکرد و ساختار جانداران در اکوسیستمهای خشکی میشود (7)، اما روی هم رفته درک چگونگی پاسخ جانداران خاک به تغییرات اقلیمی به دلیل عواملی مانند تنوع زیاد و به گونه عمده ناشناخته خود جامعه زنده خاک و تنوع اکوسیستمها بسیار پیچیده است. افزون بر آن عواملی مانند کاربریهای گوناگون اراضی و تفاوتهای مدیریتی حاکم بر آن ها بر این پیچیدگی میافزاید (8). برای نمونه برخی از جانداران خاک ممکن است نسبت دگرگونیهای اقلیمی حساستر از بقیه جانداران خاک باشند. مثلاً باکتریها کرمهای گلدانی، نماتدها، پروتوزیرها به گونه عمده در پوشش نازک آب اطراف کلوییدهای خاک ساکن هستند،در حالی که قارچها، کنهها و دمفنریها در فضاهای خالی درون خاک دانهها ساکنند، و شرایط خشکتر را ترجیح میدهند (9). بنابراین گروه دوم ممکن است کم تر تحت تاثیر خشکی ناشی از تغییرات اقلیم قرار گیرند. هم چنین برخی پژوهشها نیز نشان دادهاند که در مقایسه با باکتریها و جاندارانی که از آنها تغذیه میکنند، حساسیت قارچها به تغییرات اقلیمی کمتر است، زیرا باکتریها در داخل خاک دانهها و خلل و فرج ریز خاک زندگی میکنند، و کم تر تحت تاثیر تغییرات اقلیم قرار میگیرند (10، 11 و 12)، در حالی که سایر پژوهشها نشان دادهاند که سکونتگاههای خلل و فرج ریز در پاسخ قارچها و باکتریها در برابر خشکی ناشی از تغییرات اقلیم به دلایلی که در دنباله خواهند آمد حایز اهمیت نیستند: (I)شکارگرها میتوانند در حبابهای آب باقیمانده هم شکار خود را صید نمایند (13)، (II) سیستم زندهمانی در برابر خشکی در باکتریها و قارچها مشابهاند (14، 15 و 16)، و (III) در زمان خشکی در نهایت آب از هر دو خلل و فرج ریز و درشت تبخیر میشود، و برتری را برای مقاومت به خشکی باکتریها از این نظر که در خلل و فرج ریز زندگی میکنند، به وجود نمیآورد (17). بنابراین با توجه به پیچیدگیهای یاد شده، انبوهی از اطلاعات و دادههای آماری و هم بستگیهای تجربی، احیاناً متناقض و ناهماهنگ روی دست متخصصان علوم خاک میماند. بنابراین پیدا کردن راهکاری که اطلاعات مربوط به چگونگی پاسخ جانداران خاک به تغییرات محیطی را با توجه به نوع این جانداران، اندازه بدن، عادات غذایی، نوع اکوسیستم، اقلیم محلی و نوع و میزان پارامترهای اقلیمی به گونهای تلفیق نماید، که به تحلیلی روشن از روابط متقابل جانداران خاک و تغییرات اقلیمی برسیم، بسیار ارزشمند خواهد بود. در مرور سیستماتیک[3] نویسنده یا نویسندگان برای یافتن پاسخ سوال مورد نظر، به مطالعه مقالات و مطالعات مرتبط پرداخته، سپس با جمعبندی کیفی نتایج سعی در پاسخی موجز و شفاف به سوال مورد پژوهش خود دارند. به زبان سادهتر مرور سیستماتیک نوعی جمعبندی کیفی دادههای معتبر موجود در پاسخ به یک سوال خاص میباشد (18)؛ در حالی که متاآنالیز[4] یا فراتحلیل عبارت است از ترکیب دادهها و نتایج به دست آمده از یک مرور سیستماتیک با بهرهگیری از روشهای آماری، یعنی پس از انجام مرور سیستماتیک که لازمه فراتحلیل است- و براساس نتایج، به یک تخمین واحد برای حل مشکل یا سوال مورد نظر دست پیدا میکنیم. البته هر مرور سیستماتیکی به متاآنالیز منجر نمیشود. چنانچه دادهها و برآوردهای خام حاصل از مرور سیستماتیک بیش از اندازه غیرهم سان نباشد، و به توان آنها را با روشهای خاص آماری با هم ترکیب کرد، فراتحلیل قابل انجام خواهد بود. در واقع فراتحلیل با استفاده از روشهای آماری و نرمافزارها (مانند MetaWin)، مجموعه بزرگی از اطلاعات گسسته و منفرد را با هم دیگر ادغام نموده، تا به عدم همسانی نتایج و علل آنها پی ببرد (19). بنابراین در این پژوهش در ابتدا مروری سیستماتیک بر اثرات متقابل جانداران خاک و تغییرات اقلیم ارایه میگردد، و سپس به بررسی آنالیزهای متا در این مورد پرداخته میشود.
1. نقش ریزجانداران خاک در تولید و مصرف گازهای گلخانهای پیش از هر چیز شایسته است که اشارهای داشته باشیم بر نوع و فیزیولوژی ریزجانداران هتروتروف دخیل در تولید گازهای گلخانهای، که انواع زیر را در بر میگیرند:
الف. تولید کنندگان دی اکسید کربن (CO2) میزان کربن موجود در خاکها به ترتیب 3/3 و 5/4 برابر کربن موجود در اتمسفر و بدن موجودات است. بنابراین خاک میتواند محل ذخیره مناسبی برای کربن باشد (20). میزان کربن ذخیره شده در خاک بستگی به تعادل بین فتوسنتز و تنفس جامعه میکروبی خاک دارد. تنفس تمام فرآیندهایی را شامل میشود، که به وسیله آن ریزجانداران، کربن تثبیت شده توسط گیاهان و سایر فتوسنتزکنندگان را به صورت CO2به اتمسفر رها میسازند، که میتوان آن را در واکنش زیر خلاصه نمود.: C6H12O6 + 6O2 → 6CO2 + 6H2O + ATP تنفس میکروبی در حدود 25 درصداز کل CO2 رها شده به اتمسفر از طریق طبیعی را شامل میشود، که به نوبه خود میتواند نقش چشمگیری را در تغییرات اقلیمی داشته باشد (21).
ب. تولیدکنندگان و مصرفکنندگان متان (CH4) امواج گرمایی که توسط گاز CH4به دام انداخته میشود، 25 برابر گاز CO2 است (6). هم چنین برخلاف CO2، که اغلب منشا آن از سوختهای فسیلی است، ورود متان به اتمسفر از راه طبیعی (تقریباً 250 میلیون تن در سال) و فعالیتهای انسانی (تقریباً 300 میلیون تن در سال) به گونهای عمده توسط ریزجانداران متانوژن کنترل میشود (22). متانوژنها ریزجاندارانی هستند شیمیولیتوتروف تا شیمیوارگانوتروف که در شرایط بیهوازی و غنی از مواد آلی (مانند شکمبه نشخوارکنندگان، شالیزارها، محل دفن زبالهها و اراضی مرطوب)، طی تنفس بیهوازی، گاز H2 را اکسید و گاز CO2 را به عنوان گیرنده الکترون به کار میگیرند، و طی واکنش زیر CO2 را به گاز CH4 احیا میکنند: CO2+ 2H2 → CH4 + 2H2O هم چنین متانوژنها در شرایط بیهوازی از تخمیر ترکیباتی مانند فرمات و استات میتوانند گاز متان تولید کنند (9). CH3COOH → CO2 + CH4 در برابر متانوژنها، متانوترفها به گونه عمده در شرایط هوازی طبق واکنش زیر متان را برای به دست آوردن انرژی اکسید میکنند، و سالانه در حدود 30 میلیون تن متان از اتمسفر میکاهند (22). 2CH4 + 2O2 → CO2 + 2H2O یادآوری میشود که متان موجود در خاک بیشتر توسط متانوتروفهای نوع I (جز گاما پروتوباکتریا[5]) که میل ترکیبی زیادی با متان ندارند، و در غلظتهای بیش از ppm 40 متان فعال میشوند، اکسید میگردد. اما متانی که از پیش در هوا وجود دارد، توسط متانوتروفهای نوع II (جز آلفا پروتوباکتریا[6]) که میل ترکیبی زیادی با متان دارند، و در غلظتهای کم تر از ppm 12 متان فعال میشوند، اکسید میگردد (22). بنا به آن چه گفته شد متانوژنها و متانوتروفها همخوراکده بوده، و زمانی که تولید CH4توسط متانوژنها از مصرف آن توسط متانوتروفها پیشی گیرد، متان اضافی وارد اتمسفر شده، و پدیده گرمایش زمین تشدید میشود (23).
ج. تولید کنندگان نیتروس اکسید (N2O)و نیتریک اکسید (NO) نیتروس اکسید و نیتریک اکسید نیز از جمله گازهایی هستند، که ورود آن ها به اتمسفر به گونهی عمده توسط ریزجانداران خاک به عنوان ترکیبات میانه طی فرایندهای نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسیون کنترل میشود (22). نیتریفیکاتورها (اکسید کنندهگان آمونیاک) از زیرشاخه بتاپروتوباکتریاها[7] بوده، و به تازگی نیز ثابت شده است که برخی از آرکیاها نیز قادر به اکسید کردن آمونیاک هستند (24 و 25). دنیتریفیکاسیون توسط طیف وسیعی از باکتریهایی که از نظر مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی بسیار متنوع هستند، انجام میشود (26). تولید N2O به گونه رایج از دنیتریفیکاسیون ناقص به وجود میآید.
2. اثر تغییرات آب و هوا بر جانداران خاک و رویکردهای جانداران در پاسخ به آن اثر تغییرات اقلیم بر جانداران خاک ممکن است از راه مستقیم (تغییر دما و میزان و توزیع بارندگی) و یا غیرمستقیم (افزایش میزان گاز CO2) باشد. پاسخ جانداران خاک به این تغییرات ممکن است از دو راه باشد، نخست تغییرات اقلیم فیزیولوژی جامعه میکروبی کنونی را تغییرمیدهد. برای نمونه با افزایش دما رشد ریزجانداران افزایش مییابد، و سوبسترا را با سرعت بیشتری دگرگون میسازند، در این رویکرد کنترل سازوکار تغییر نمیکند. دوم اینکه تغییر آب و هوا ممکن است ساختار جامعه میکروبی را دگرگون سازد. در این رویکرد سرعت فرایندها و سازوکار کنترل آن ها نیز تغییر میکند، زیرا جامعه میکروبی جدید فیزیولوژی متفاوتی را از جامعه میکروبی اول خواهد داشت (27 و 28). تغییر در تنوع جامعه میکروبی در نهایت ممکن است برخی از گروههای کارکردی مانند دنیتریفیکاتورها و متانوژنها را از بین ببرد، و یا این که موجب غالب شدن جامعه میکروبی شود، که قبلاً فعالیت چشمگیری نداشتهاند، مثلاً جامعه میکروبی که ظرفیت فیزیولوژی بالاتری در تجزیه کربن آلی خاک دارند (27 و 29). در دنباله به بحث در مورد روابط متقابل جانداران خاک و پارامترهای تغییرات آب و هوا پرداخته میشود.
2-1. اثر افزایش گاز CO2 بر جانداران خاک میزان CO2 اتمسفر با سرعت 4/0 درصد در سال در حال افزایش است، و به نظر میرسد تا سال 2100 غلظت آن 2 برابر میزان فعلی شود (22).
الف. اثر افزایش گاز CO2 بر گیاهان پژوهشها نشان دادهاند که بعید به نظر میرسد، که اثر افزایش گاز CO2اتمسفر بر فعالیت و فراوانی جانداران خاک از طریق افزایش مستقیم غلظت این گاز در خلل و فرج خاک باشد (8). زیرا در بیشتر خاکها در حالت معمولی به دلیل تنفس خود جانداران خاک، میزان غلظت CO2 در خلل و فرج خاک (بین 1/0 تا 5 درصد و گاهی 20درصد) بیش تر از غلظت این گاز در اتمسفر (%035/0) میباشد (30). اثر افزایش گاز CO2بر جانداران خاک به گونه غیرمستقیم و از راه افزایش رشد گیاهان به ویژه درختان در اکوسیستمهای خشکی میباشد. به سخن دیگر گیاهان از طریق افزایش فتوسنتز در پاسخ به افزایش گاز CO2 و متعاقباً افزایش پسماندها و نهشتههای ریشه[8] خود، نقش افزایش CO2اتمسفر در تامین و جریان انرژی در شبکه غذایی درون خاک را میانجیگری میکنند (8). به گونهای که پژوهشها نشان دادهاند، که افزایش غلظت گاز CO2میتواند سبب تغییرات کمی (افرایش زیتوده) و کیفی (افزایش C/N) بخشهای هوایی، و هم چنین تغییر در کمیت و کیفیت نهشتههای ریشه در گیاهان شود (8). رشد گیاهان تحت اتمسفر غنی از گاز CO2 سبب ایجاد بافتهای گیاهی با C/N بالا میشود. این مساله در مرحله نخست میتواند ناشی از افزایش کربنگیری (فتوسنتز) و افرایش زیتوده بخشهای هوایی گیاه باشد، و دوم اینکه این امر ممکن است ناشی از فقر نیتروژن فراهم برای گیاهان در اثر بیجنبش شدن نیتروژن ناشی از افزایش فعالیت و فراوانی میکروبها در پاسخ به افزایش نهشتههای کربنی ریشه گیاهان در دراز مدت باشد، که در دنباله به شرح آن خواهیم پرداخت. به گونه عموم کمیت و کیفیت نهشتههای ریشه مانند اسیدهای آمینه، اسیدهای آلی و قندهای فراهم تحت اتمسفر غنی از گاز CO2 تغییر میکند (31). برای نمونه بسیاری از پژوهشها نشان دادهاند که اتمسفر غنی از گاز CO2سبب افزایش نهشتههای ریشه در مخروطیان، درختان برگریزان، گیاهان علفی و محصولات زراعی میشود (8). افزون بر آن شواهدی نیز وجود دارد که اتمسفر غنی از گاز CO2 سبب افزایش طول عمر، قطر و نفوذ ریشههای مویین در خاک میگردد (8). به سخن دیگر رشد گیاهان تحت اتمسفر غنی از گاز CO2 میتواند سبب تغییر کمیت، کیفیت و الگوی توزیع بهتر ترشحات آلی ساده تجزیه شونده از ریشه به ریزوسفر شود، که به نوبه خود در کوتاه مدت میتواند رشد و فعالیت میکروبی خاک را افزایش دهد. چرا که در چنین شرایطی در اثر افزایش ترشح مواد کربنی ساده تجزیه شونده از ریشه، فراوانی جاندارن کوپیوتروف[9] خاک به دلیل داشتن Vmax و Km بالاتر در برابر جاندارن الیگوتروف[10] که دارای Vmax و Km کم تری میباشند، غالب میشود (32). شواهدی نیز در دست است که جانوارن درشت خاک برای برآورده کردن نیاز غذای شان مجبور به مصرف میزان بیشتری از پسماندهای گیاهی که تحت اتمسفر غنی از گاز CO2به وجود آمدهاند میباشند، که خرد و ریز کردن ماده آلی بیش تر توسط این جانداران خود میتواند حاکی از تسهیل تجزیه و رهاسازی بیش تر کربن خاک به اتمسفر تحت افزایش گاز CO2اتمسفر باشد (33، 34 و 35)، اما افزایش فعالیت میکروبی ناشی از فراوانی نهشتههای ریشه در اثر رشد گیاهان تحت اتمسفر غنی از گاز CO2دردراز مدت به دلیل اینکه خاک قادر به تامین متعادل سایر مواد معدنی همسان با کربن مترشحه از ریشه نمیباشد (36)، و از طرفی چون ریزجانداران خاک در جذب عناصر در رقابت با گیاه برتری دارند، در نتیجه افزایش فعالیت و زیتوده میکروبی میتواند سبب آلی شدن عناصر غذایی به ویژه نیتروژن شود. به سخن دیگر رشد گیاهان تحت اتمسفر غنی از گاز CO2 به مدت طولانی سبب میشود که در ابتدا کمبود کربن در خاک به وجود آید و با گذشت زمان در نهایت به کمبود کل عناصر غذایی خاک تبدیل شود (37). این مساله به نوبه خود در دراز مدت میتواند سبب کاهش رشد گیاهان (38). و ایجاد بافتهای گیاهی برگشتی با C/N بالاتر شود (39، 40 و 41). بنابراین در دراز مدت تغییر در کمیت و کیفیت مواد آلی برگشتی میتواند ساختار و فیزیولوژی جامعه میکروبی را به گونه مستقیم هم گام با خود دگرگون سازد (42). به عنوان نمونه در چنین شرایطی ممکن است جامعه میکروبی الیگوتروف در خاک غالب شود (28، 36، 43 و 44)، و یا اینکه در صورت افزایش C/N مواد آلی برگشتی به خاک جامعه میکروبی خاک به سمت قارچها که راندمان متابولیکی بالاتر و دیواره سلولی سختتر (کتین و ملانین) نسبت به غشای و دیواره سلولی باکتریها (فسفولیپیدها و پپتیدوگلیکان)، تمایل پیدا کند، که در برابر تجزیه مقاومترند. بنابراین در چنین اکوسیستمهایی ذخیرهسازی کربن به دلیل غالبشدن جامعه قارچی که آهنگ تنفس پایینتر دارند افزایش مییابد (39، 40 و 41). افزون بر مسایل یاد شده در بالا به دلیل این که اغلب جامعه میکروبی خاک منابع کربنی ساده را چه به عنوان منبع انرژی و یا منبع کربن به منابع کربنی پیچیده ترجیح میدهند، در نتیجه برگشت مواد آلی با C/N بالاتر سبب کاهش فعالیت و تنفس میکروبی خاک میشود (28). از دو فرضیه بالا چنین میتوان نتیجه گیری نمود، که میزان سطح حاصلخیزی خاک به ویژه نیتروژن خاک تعیین کننده این خواهد بود که در صورت افزایش گاز CO2اتمسفر، خاک به عنوان منبع تولید[11] و یا ذخیره[12] کربن عمل خواهد کرد، که به نظر میرسد در اکوسیستمهایی که میزان نیتروژن پایینتر از سطح بهینه است (مانند جنگلهای مناطق معتدله)، خاک به عنوان منبع تولید کربن اتمسفر عمل خواهد کرد، و در اکوسیستمهایی که میزان نیتروژن بالاتر از سطح بهینه است، در روندی عکس خاک به عنوان ذخیرهگاه کربن عمل خواهد نمود (8 و 28). هر چند این دو سناریو در اسناد علمی پشتیبانان خاص خود را دارند. اما به گونه عموم بسیاری از پژوهشها نشان دادهاند که افزایشCO2 اتمسفر سبب افزایش رشد گیاهان و افزایش تنفس خاک همگام با آن میشود (23، 45 و 46)؛ به گونهای که افزایش کربن ورودی به خاک ناشی از این امر بر اثر تنفس جانداران خاک دوباره به اتمسفر برمیگردد، تا جایی که افزایش CO2اتمسفر بر ذخیره کربن خاک بیتاثیر است (8). البته پژوهشهای بیشتری در این رابطه مورد نیاز است. ب. اثر افزایش گاز CO2بر میکروفلور خاک اگرچه اتمسفر غنی از گاز CO2میتواند کمیت، کیفیت و توزیع مواد آلی در خاک را تغییر دهد، اما این تغییرات مسلماً فراوانی و فعالیت همه جامعه میکروبی خاک را به یک اندازه دگرگون نمیسازد. همان گونه که در بالا آمد به دلیل نیاز بیشتر جامعه باکتریایی به نیتروژن نسبت به جامعه قارچی، افزایش پسماندهای گیاهی با C/N بالا تحت رشد گیاهان در شرایط غنی از CO2 میتواند در دراز مدت به نفع افزایش زیتوده قارچی تمام شود. در تایید مطلب یاد شده آنالیزهای متا نشان داده است که افزایش غلظت CO2تا دو برابر غلظتمعمولی آن در اتمسفر سبب افزایش زیتوده قارچهای هم زیست میکوریزای بیرونی و درونی میشود (47 و 48). در برابر این پژوهشها، پژوهشهایی نیز وجود دارد که نشان میدهند که اتمسفر غنی از CO2میتواند فراوانی برخی از باکترهای خاک را افزایش دهد. برای نمونه دریگو و همکاران (2009) گزارش نمودند که رشد گیاهان تحت اتمسفر غنی از CO2،فراوانی جنسهای بورخولیدا[13] و سودوموناس[14] را در ریزوسفر افزایش، در حالی که تاثیری بر گونههای جنس باسیلوس[15] ندارد (49). همچنین گزارشهای متعددی وجود دارد که فراوانی باکتریهای همزیست تثبیتکننده نیتروژن و هم چنین اندازه و تعداد گرههای ناشی از همزیستی آنها (50 و 51) و شمار رایزوبیالها (52) در خاک ریزوسفری، و سایر باکتریهای تثبیتکننده ازت در خاک غیرریزوسفری (53)، در شرایط افزایش گاز CO2افزایش مییابند. در رابطه با متانوتروفها چندین پژوهش نشان دادهاندکه افزایش CO2 اتمسفر سبب کاهش 70 درصدی در فراوانی متانوتروفها، و به تبع آن افزایش غلظت گاز CH4 در اتمسفر میشود (54 و 55). این مساله ممکن است به علت اثر مستقیم افزایش میزان گاز CO2 در تغییر فیزیولوژی و فعالیت متانوتروفها و یا به صورت غیرمستقیم از طریق اثر این گاز در افزایش رشد گیاهان و افزایش رطوبت و CO2 خاک که سبب افزایش فعالیت متانوژنها و کاهش فعالیت متانوتروفها میشود، باشد (28). گزارشهای متناقضی نیز در رابطه با اثر افزایش CO2 اتمسفر بر فعالیت نیتریفیکاتورها و دنیتریفیکاتورها وجود دارد، به گونهای که بارنارد و همکاران (2004 و 2005)، نشان دادند که با افزایش میزان CO2 اتمسفر میزان دنیتریفیکاسیون کاهش مییابد (56 و 57)؛ درحالیکه هانگات (1997) و چنگ (2006)، نشان دادند که افزایش CO2 اتمسفر اثری بر میزان دنیتریفیکاسیون ندارد (58 و 59). هم چنین انیسون و همکاران (1998) و باگز (2003)، گزارش کردند که میزان N2O متصاعد شده از خاک با افزایش CO2 هوا تنها در صورتی افزایش خواهد یافت که نیتروژن معدنی به میزان کافی در دسترس باشد (54 و 60).
ج. اثر افزایش گاز CO2بر جانوران درشت خاک جانوران خاک مانند پروتوزئرها، نماتدها، موریانهها و دمفنریها در سطوح بالای تغذیه به دلیل استفاده مستقیم از میکروفلور خاک به عنوان منبع غذا و هم چنین به گونه غیرمستقیم با خرد و ریز کردن پسماندهای گیاهی، به هم زدن زیستی[16] خاک و بهبود ساختمان خاک میتوانند اثرات چشمگیری بر چرخه کربن و سایر عناصر غذایی در اکوسیستمهای خشکی داشته باشند (9). بنابراین بررسی اثر تغییرات اقلیم بر این جانداران خاک دارای اهمیت است. اثر چشمگیر اتمسفر غنی از CO2بر نماتدها و دم فنریها گزارش شده است. به گونهای که اتمسفر غنی از CO2 ( ppm475) در یک مرتع چرا شده سبب افزایش بسیار چشمگیر جمعیت نماتدهای ریشهخوار (لونگیدوروس الونگاتوس[17]) و نماتدهای شکارگر شده بود (26 و 61). سایر مطالعات اثر اتمسفر غنی از CO2بر جمعیت نماتدها را چشمگیر اما نه بسیار گزارش نمودهاند (62، 63، 64 و 65)، هم چنین اتمسفر غنی از CO2 ( ppm550) در مزارع چغندرقند و گندم سبب افزایش چشمگیر در تنوع گروههای تغذیهای دم فنریها پس از پنج سال شده بود، که نشان دهنده تغییر کیفیت مواد آلی برگشتی به خاک تحت این شرایط میباشد (66).
2-2. اثر افزایش دما بر جانداران خاک پیشبینی میشود تا سال 2100 دمای اتمسفر به گونه میانگین بین 1/1 تا 4/6 درجه سانتیگراد در سطح کره زمین افزایش یابد (22). عقیده کلی بر این است که افزایش دما سبب افزایش تنفس ریزجانداران هتروتروف خاک و افزایش رهاسازی CO2 به اتمسفر میگردد، به گونهای که به طور میانگین به ازای افزایش هر دو درجه سانتیگراد دمای اتمسفر میزان کربن از دست رفته از خاک 100 میلیون تن خواهد بود (4، 21 و 67). افزایش تنفس در اثر افزایش دما به این دلیل است که افزایش دما برای ریزجانداران خاک به مثابه یک تنش است، در شرایط تنش بهرهمتابولیکی[18] (qCO2) ریزجانداران افزایش مییابد، افزایش qCO2 نشان میدهد که انرژی در زیست گاه از رشد به سوی نگه داری بافتهای زنده سوق پیدا کرده است. به سخن دیگر در این شرایط جانداران بیشتر کربن را میسوزانند تا به زیتوده تبدیل کنند، و در نتیجه تنفس ریزجانداران افزایش، و کارایی مصرف کربن در آنها کاهش پیدا میکند (68). اما چندین پژوهش نشان داده است که افزایش فعالیت میکروبی و رهاسازی CO2 با افزایش دمای هوا در طول زمان رابطه مستقیم و خطی ندارد، بلکه در ابتدا افزایشی و سپس روند کاهشی دارد، تا این که دوباره به همان تنفس معمولی خاک برمیگردد (69). پژوهندگان چندین دلیل را برای این مساله ذکر کردهاند که عبارتند از (I) به دلیل اینکه دامنه دمای بهینه رشد و فعالیت ریزجانداران خاک با هم متفاوتند، ممکن است افزایش دما ترکیب جامعه میکروبی را تغییر دهد، و آزادسازی کربن خاک به دلیل از دست رفتن گروه میکروبی که با شرایط آب و هوایی گذشته سازگار شده بودند، کاهش یابد. برای نمونه مونسون و همکاران (2006) و آلیسون و تریسیدر (2008) نشان دادند که افزایش دما در اکوسیستمهای مرتفع (آلپ) سبب کاهش پنجاه درصدی در فراوانی باکتریها، قارچها و تنفس خاک میشود، هم چنین ساختار جامعه میکروبی به سمت قارچها گرایش مییابد (70 و 71)، (II) گروههای میکروبی خاک ممکن است به وسیله تغییر در فیزیولوژیشان به دمای بالاتر خاک سازگار شوند، و در نهایت به فیزیولوژی اولیه خود و سرعت تجزیه نرمال اولیه برگردند، (III) ممکن است کمیت و کیفیت مواد آلی برگشتی ناشی از پسماندهای گیاهی در اثر افزایش دوره رشد گیاهان به دلیل افزایش دما تغییر کند، و همین مساله سبب تغییر در ترکیب و فعالیت جامعه میکروبی خاک شود (72 و 21) و (IV) ممکن است مواد آلی ساده تجزیه شونده که سبب تحریک اولیه فعالیت میکروبی شده در نهایت تمام شود، و یا این که برخی از مواد آلی به گونه فیزیکی و یا شیمیایی از تجزیه میکروبی به دور بمانند (73). به هر حال پیشبینیهای تغییرات اقلیم نشان میدهد که اگرچه افزایش دما برای بیش تر کره زمین رخ میدهد (22)، اما اثر آن بر فعالیتهای جانداران خاک بسته به نوع اکوسیستم متفاوت است. برای نمونه افزایش دما احتمالاً اثرات چشمگیری را در مناطق با ارتفاع زیاد (مناطق آلپی)، مناطق قطبی، و مناطق معتدله داشته باشد، زیرا فعالیتهای میکروبی در این مناطق اغلب به دلیل پایین بودن درجه حرارت محدود میشود. در روندی عکس، افزایش شرایط خشکی ناشی از افزایش دما ممکن است اثر بسیار چشمگیری بر مناطق گرمسیری به دلیل تغییرات عمده در رشد ریشه گیاهان و کاهش چشمگیر بیومس میکروبی و یا تغییر ساختار جامعه میکروبی داشته باشد (74 و 75). هر گونه افزایش دما در خاکهای مناطق یخ زده (مناطق قطبی و آلپی) به دو دلیل بسیار خطرناک خواهد بود، نخست اینکه افزایش دما در خاکهای یخ زده[19] مناطق قطبی، سبب آب شدن یخها شده و میتواند منابع عظیمی از مواد آلی (در حدود 4000 میلیون تن) را در معرض تجزیه قرار دهد، و بر میزان فعالیت جانداران خاک و متعاقباً CO2 اتمسفر اثر مثبت داشته باشد (76). دوم این که آب گرفتگی ناشی از آب شدن یخها میتواند شرایط بیهوازی را که برای فعالیت متانوژنها مناسب است، را فراهم نماید (21). هم چنین در مناطق معتدله افزایش دما میتواند اثرات مشابه را داشته باشد (77 و 78). بنا به آن چه گفته شد میزان بارندگی (رطوبت خاک) تعیین کننده چگونگی پاسخ جانداران خاک در برابر افزایش دما خواهد بود؛ به گونهای که چنان چه میزان بارندگی (رطوبت خاک) محدود کننده نباشد، افزایش دما سبب بهبود فعالیت و کارایی جامعه میکروبی، افزایش تجزیه ریشه و سایر پسماندهای گیاهی و در نهایت خروج بیشتر کربن از خاک خواهد شد، اما چنان چه میزان بارندگی (رطوبت خاک) محدود کننده باشد، افزایش دما سبب ممانعت بیشتر کارکردهای میکروبی، کاهش تجزیه ریشه و سایر پسماندهای گیاهی و در نهایت کاهش خروج کربن از خاک خواهد شد (79 و 80). بنابراین به دلیل شرایط آب و هوایی ایران به نظر میرسد، افزایش دما سبب ممانعت از کارکردهای میکروبی در این اقلیم شود. در دنباله به اثر دما بر فعالیت و فراوانی جاندران خاک به گونه جداگانه پرداخته میشود.
الف. اثر افزایش دما بر گیاهان پژوهشها نشان داده است که افزایش دما میتواند ترکیب گونههای گیاهی را در یک جمعیت طبیعی تغییر دهد. به گونهای که افزایش دما به اندازه سه درجه سانتیگراد میتواند باعث پراکندگی بیشتر گونههای گیاهی و یا حتی تمام جوامع گیاهی به سمت دو قطب زمین شود، که این به نوبه خود میتواند به گونه غیرمستقیم اثر چشمگیری بر جانداران خاک داشته باشد (35). اما این اثر افزایش دما بر تنوع و فراونی جامعه میکروبی خاک زمانی موثر خواهد بود، که میزان رطوبت خاک در حد بهینه باشد، به سخن دیگر عدموجود رطوبت کافی در خاک میتواند اثر تنوع جامعه گیاهی را بر فراوانی و فعالیت جانداران خاک را بیاثر سازد (80). افزون بر میزان رطوبت خاک چگونگی اثر افزایش دما بر رشد ریشه و ریزجانداران وابسته به آن، بسته به دمای بهینه رشد گونههای گیاهی متفاوت است، به گونهای که گیاهانی که در حال حاضر در دمایی کمتر از دمای بهینهاشان در حال رشد هستند، احتمالاً با افزایش دما رشد ریشه آن ها افزایش یابد، درحالیکه گیاهانی که در حالت کنونی تحت دمای بهینه و یا بالای بهینه خود رشد میکنند، احتمالاً افزایش دما سبب کاهش رشد ریشه و جانداران وابسته به آن خواهد شد (81). پژوهشها نشان میدهند زمانی که دما افزایش مییابد، تنفس نگه داشت ریشههای مویین اغلب گونههای گیاهی افزایش مییابد، این مساله به نوبه خود سبب کاهش طول عمر بهینه ریشههای مویین و برگشت زود هنگام آن ها به خاک میشود (82). به سخن دیگر افزایش دما با طول عمر ریشههای مویین رابطه عکس دارد (83، 84 و 85). با چنین سازوکاری، افزایش دما سبب تسریع برگشت کربن به خاک از طریق ریزش ریشههای مویین میشود (86). در تایید مطلب یاد شده تجزیههای متا هم نشان میدهد که میزان برگشت ریشههای مویین از شمال به طرف مناطق گرمسیری افزایش مییابد (87). در برابر این پژوهشها لو و همکاران (2013) با شبیهسازی گرمایش زمین به اندازه دو درجه سانتیگراد به وسیله اشعه مادون قرمز به مدت ده سال در یک چمنزار تفاوت چشمگیری را در ترکیب جامعه گیاهی بین شاهد و خاک حرارت داده شده مشاهده نکردند (88).
ب. اثر افزایش دما بر میکروفلور خاک اگرچه پاسخ ریزجانداران خاک نسبت به افزایش دما ممکن است موقتی باشد (89). اما به گونه عموم افزایش دما در دامنه دمایی بهینه فعالیت جانداران خاک (معمولاً 28 تا 37 درجهسانتیگراد)، سبب افزایش فعالیت میکروبی، تنفس کل، نیتریفیکاسیون، معدنی شدن فسفر و نیتروژن خاک میشود (90). اثر افزایش دما بر جانداران خاک ممکن است از طریق تغییر در ترکیب جمعیتی جانداران خاک (89)، تغییر در قابلیت دسترسی سوبسترا (21 و 91)، تغییر در کیفت پسماندهای حاصل از گیاهانی که تحت شرایط گرمتر رشد کردهاند، و در نهایت تغییر در تنظیمات فیزیولوژیک خود جانداران خاک باشد (92). در این رابطه گزارشهایی وجود دارد که افزایش دما کلنیزاسیون میکوریزایی ریشه گیاهان را به گونه مستقیم از طریق افزایش رشد قارچها و به گونه غیرمستقیم از طریق افزایش رشد گیاهان افزایش میدهد (92). برای نمونه گاویتو و همکاران (2005) دریافتند که افزایش دما سبب افزایش رشد هیفهای بیرونی و هم چنین افزایش جذب سوبسترای کربنی قابل دسترس میگردد (93). هم چنین گرمایش زمین سبب افزایش هیف قارچهای میکوریزای درونی گلوموس موسه[20] در ارتباط با گیاه پلانتاگو لانسولاتا[21] شده بود (92). به گونه مشابه افزایش دما سبب انتقال مواد فتوسنتزی بیشتر به قارچ گلوموس موسه در ارتباط با گیاه یاد شده، شده بود؛ به گونهای که ساختارهای ذخیرهای (وزیکول) کاهش و رشد هیفها در قارچ هم زیست افزایش یافته بود (94). هم چنین لو و همکاران (2013) با شبیهسازی گرمایش زمین به اندازه دو درجه سانتیگراد به وسیله اشعه مادون قرمز به مدت ده سال در یک چمنزار در اوکلاهمای آمریکا و سپس ردیابی تغییرات جانداران خاک از طریق استخراج مستقیم DNA از خاک (مطالعات متاژنومیکس[22]) دریافتند که فراوانی ژنهای مربوط به فعالیتهای متابولیسمی کربن فراهم مانند تجزیه سلولز (13+)درصد، تولید CO2(10+)درصد، متابولیسم گلیسرین(13+)درصد و تجزیه بتا-گلوکورونید (22+)درصد، بیشتر شده بود، در حالی که فراوانی ژنهای مربوط به فعالیتهای متابولیسمی کربن سخت مانند تجزیه کتین (9-)درصد و لیگنین (18-)درصد و همچنین تخمیر کاهش یافته بود (88). این یافتهها با یافتههای ژاو و همکاران (2012)، که افزایش میزان کربن فراهم (8+)درصد و کربن سخت و هم چنین افزایش تنفس خاک (افزایش خروج 31 درصدی CO2از خاک) را در همین منطقه گزارش کردند، همخوانی دارد (95). در رابطه با چرخه نیتروژن فراوانی ژنهای مربوط به دنیتربفیکاسیون (12+)درصد افزایش یافته بود، درحالیکه برخلاف مطالعات ژاو و همکاران (2012) که افزایش ژنهای مربوط به تثبیت نیتروژن را گزارش کرده بودند (95)، در این پژوهش افزایشی در مقایسه با شاهد مشاهده نشد. اما فراوانی ژنهای مربوط به چرخه سایر عناصر مانند فسفر تغییری نکرده بود (88). هم چنین در این پژوهش میزان فراوانی ژنهای اسپورزایی و مسیرهای مربوط به آن مانند آبگیری هسته اسپور (5+)درصد و جوانهزنی اسپور (12+)درصد و ژنهای با میزان بالای بازهایی آلی گوانین و سیتوزین (3+) درصدافزایش یافته بود، که نشان دهنده آن است که میزان مقاومت باند گوانین و سیتوزین در مقابل دما بیشتر است (96). این مساله (بالا بودن بازهایی آلی گوانین و سیتوزین) با غالب بودن اکتینوباکتریاها[23]، پرتئوباکتریاها[24]، اسیدوباکتریاها[25]، پلانکتومایسیتیس[26] و باکتروئیدتیس[27] در خاک حرارت داده شده همخوانی دارد. اما فراوانی قارچها به ویژه آسکومایکوتاها[28] و بازیدیومایکوتاها[29] در خاک حرارت داده شده کاهش یافته بود (88). هم چنین پژوهشها نشان میدهد که چنان چه سایر فاکتورها محدود کننده رشد وجود نداشته باشند، افزایش دما میتواند سبب افزایش فعالیت هر دوی متانوژنها و متانوترفها شود. اما بیلان CH4 وارد شده به اتمسفر در اکوسیستمهای مختلف متفاوت است. مثلاً افزایش دما در مناطق توندرا (قطبی) به دلیل افزایش رشد گیاهان، تغییر سطح آب زیرزمینی و میزان رطوبت خاک، ممکن است فعالیت متانوژنها را تحریک و سبب افزایش رهاسازی CH4 به اتمسفر شود (بیلان مثبت)، درحالیکه در سایر مناطق کاهش رطوبت و خشکی خاک ممکن است سبب افزایش قابلیت دسترسی اکسیژن و اکسید شدن CH4 و کاهش رهاسازی CH4 به اتمسفر شود (بیلان منفی) (97). گزارشهای متناقضی نیز در رابطه با اثر دما بر فعالیت نیتریفیکاتورها و دنیتریفیکاتورها وجود دارد، به گونهای که بارنارد و همکاران (2005) نشان دادند که افزایش دما بر فعالیت این موجودات چشمگیر نبوده (57)، در حالی که آورهامی و همکاران (2003) نشان دادند که میران N2O وارد شده به اتمسفر به دلیل تغییر ساختار جامعه باکتریایی اکسید کننده آمونیاک در دماهای بالا کاهش مییابد (98).
ج. اثر افزایش دما بر جانوران درشت خاک افزون بر باکتریها و قارچها، پژوهشها نشان میدهند که افزایش دما بر فراوانی و فعالیت سایر جانداران خاک نیز موثر است. برای نمونه هارت و همکاران (1996) گزارش نمودند که افزایش دما در چمنزارهای مرطوب دامنه کوههای آلپ سبب افزایش زیتوده جانوران درشت و متوسط شده بود (99)؛ در حالیکه در مناطق خشک سبب کاهش زیتوده جانوران مذکور، شده بود. هم چنین بریونز و همکاران (2009) گزارش کردند که افزایش دما به اندازه 5/3 درجه سانتیگراد در طول دو سال در یک چمنزار سبب تغییر در جامعه زنده خاک شده بود؛ به گونهای که اگرچه افزایش دما اثری بر رشد بخش هوایی گیاهان و تنفس خاک نداشت، اما سبب افزایش رشد ریشه، کاهش چشمگیر در کرمهای حلقوی کمتار[30] شده بود؛ به گونهای که تمام کرمهای خاکی سطحیزی[31] ناپدید شده بودند، و تمامی کرمهای گل دانی[32] هم برای فرار از گرما به طرف پایین حرکت کرده بودند. هم چنین شمار موریانههای پروتواستیگماتا[33] کاهش، اما جمعیت موریانههای قارچخوار افزایش یافته بود (100). این پژوهش به وضوح نشان میدهد که افزایش دما تمایل غذایی جانداران خاک را از طرف باکتریخواران به طرف قارچخواران سوق میدهد. این پژوهندگان چنین نتیجهگیری کردند که افزایش دما بر جامعه هتروتروف خاک اثر چشمگیری دارد به گونهای که سبب افزایش تنفس، کاهش ماده آلی خاک و افزایش معدنی شدن نیتروژن خاک میشود. هم چنین آنالیزهای متا نشان میدهد که افزایش دما در بالای حد بحرانی 16 درجه سانتیگراد جمعیت کرمهای گلدانی را به گونه فزایندهای کاهش میدهد (101). هم چنین سیمونس و همکاران (2009) گزارش کردند که افزایش دما سبب کاهش چشمگیر در فراوانی نماتدها میشود (14). هم چنین دونگ و همکاران (2013) با شبیهسازی گرمایش زمین (یک درجه سانتی گراد) به وسیله اشعه مادون قرمز در دو سیستم بدون شخم و شخم رایج تحت کشت ذرت دریافتند که افزایش دما سبب افزایش تنوع نماتدها در هر دو نوع سیستم کشت در ابتدای رشد شده بود، اگرچه تنوع در سیستم بدون شخم در پایان رشد کاهش یافت. اما بر خلاف تنوع افزایش دما اثری بر افزایش فراوانی نماتدها در هر دو سیستم شخم نداشت. روی هم رفته این پژوهندگان چنین نتیجهگیری کردند که افزایش دما به اندازه یک درجه سانتیگراد اثر اندکی بر فراوانی و تنوع نماتدهای خاک دارد (102). هم چنین هودکینسون و همکاران (1994) و کولسون و همکاران (1996) گزارش کردند که به گونه عموم به نظر میرسد که موریانهها در برابر دمفنریها نسبت به دما و خشکی حساسترند (103 و 104). گزارشهایی که در پیش آمد اثر افزایش دما بر جانداران درشت خاک را به وضوح نشان میدهد، در حالی که غیرقابل پیشبینی بودن این اثرات را نیز خاطر نشان میکند. 2-3. اثر تغییرات رطوبت بر جانداران خاک بر خلاف افزایش دما که پیشبینیهای تغییرات اقلیم نشان میدهند که افزایش آن برای بیشتر کره زمین رخ میدهد (22). اما به نظر میرسد که تغییر در میزان نزولات جوی بیشتر منطقهای و محلی باشد؛ به گونهای که در برخی مناطق ممکن است نزولات جوی افزایش و در مناطق دیگر کاهش یابد. افزون بر آن الگوی توزیع مکانی و زمانی بارندگی نیز ممکن است دگرگون شود. به هر گونه رطوبت نیز یکی از فاکتورهایی کلیدی است که بر ساختار و فیزیولوژی جامعه زنده خاک اثرگذار است. این اثر میتواند به گونه مستقیم (اثر رطوبت بر فعالیتهای فیزیولوژیک) و غیرمستقیم (اثر رطوبت خاک بر روی میزان و سرعت پخش گازها و قابلیت دسترسی اکسیژن در خاک) باشد. برای نمونه کناپ و همکاران (2008) نشان دادند که در یک چمنزار با رژیم رطوبتی مزیک اثر الگوی بارندگی (افزایش شدت و فاصله بین دو بارندگی) بر رشد گیاهان و جانداران خاک بیشتر از میزان بارندگی است (105). هم چنین فای و همکاران (2008) گزارش کردند که افزایش زمان بین دو بارندگی در یک چمنزار معتدله سبب کاهش تنفس میکروبی خاک میشود، و به طور هم زمان سبب افزایش میزان کربن ورودی به خاک از طریق افزایش کربنگیری (فتوسنتز) در گیاهان میشود (106). در روندی مشابه با دما، رطوبت در اکوسیستمهای مختلف میتواند اثرهای ناهمگونی را بر فعالیتهای میکروبی خاک داشته باشد، برای نمونه در اکوسیستمهایی که رطوبت در حد بهینه نیست، خشکی طولانی مدت ممکن است رشد میکروبی و به تبع آن تجزیه ترکیبات آلی را محدود کند (107). به هر گونه خشک شدن خاک در برخی اکوسیستمها ممکن است بر روی جریان کربن اثر منفی داشته باشد، در حالی که در برخی اکوسیستمها (مناطق مرطوب و خاکهای پیتی) این امر ممکن است سبب قابلیت دسترسی بیشتر اکسیژن و افزایش رهاسازی CO2به اتمسفر شود (108). روی همرفته پیشبینی اثر تغییرات بارندگی بر جانداران خاک به دلایل زیر اگر ناممکن نباشد مشکل است این دلایل عبارتند از: (I) اصولاً الگوی توزیع و میزان نزولات جوی در آینده در یک منطقه خاص غیرقابل پیشبینی است، (II) در مقایسه با افزایش دما و گاز CO2اتمسفر میزان اطلاعات در رابطه با چگونگی پاسخ مستقیم جانداران خاک به تغییرات میزان بارندگی اندک است، افزون بر آن گزارشات متناقضی نیز در رابطه با اثر رطوبت خاک بر تغییرات کربن خاک در اثر نهشتههای ریشه گیاهان وجود دارد، برای نمونه سانتاتونیو و هرمان (1985)، و میتچل و همکاران (1999)، نشان دادند که میزان کربن خاک با افزایش میزان آب قابل دسترس خاک افزایش مییابد (109 و 110). در حالی که کومیاو و کیممون (1989) نشان دادند که میزان کربن خاک با افزایش میزان آب قابل دسترس خاک کاهش مییابد (111)، این مساله احتمالاً به دلیل افزایش فعالیت ریزجانداران در اثر افزایش آب قابل استفاده خاک، و به تبع آن مصرف کربن قابل دسترس خاک باشد. هم چنین گوور و همکاران (1992) و هندریکس و همکاران (2006) نیز گزارش کردند، که افزایش میزان آب قابل دسترس خاک بر میزان کربن خاک تاثیری ندارد (112 و 113) و (III) اطلاعات کافی در مورد این که افزون بر دورههای خشکی و رطوبت، تغییر در میزان تبخیر و تعرق ناشی از تغییرات محیطی چگونه بر میزان رطوبت خاک تاثیر میگذارد، وجود ندارد. اما به گونه عموم تصور میشود به دلیل تغییر در هیدرولوژی کل دنیا در اثر بارندگیهای شدید، میزان آب خاک در آینده افزایش یابد (8). بنابراین تصور میشود که در آینده در اثر تغییر نزولات جوی تنوع و فراوانی جانداران خاک بیش تر شود، چرا که در مقایسه با خاکهای خشک، خاکهای با رطوبت بیشتر دارای تنوع و سرعت تجزیه میکروبی بالاتر، سرعت برگشت میکروبی بالاتر و جامعه نیرومندتری از جانواران متوسط و درشت خاک میباشند (35)، ازسویی بیماریهای خاک زاد در مقایسه با خاکهای خشک مشکلسازتر خواهند بود (114). به عنوان یک نتیجه، مطالعات اندکی در رابطه با اثر همزمان تغییر در میزان بارندگی و افزایش CO2و دما انجام شده است، اما بنا به آن چه در پیش بحث شد و گزارشهایی که وجود دارد، از میان سه عامل تغییرات اقلیم، یعنی تغییر در میزان بارندگی، افزایش CO2و دما، وجود آب اولین شرط لازم برای تغییر در کارکردهای اکوسیستم مانند ترکیب جامعه گیاهی و میکروبی یا فعالیتهای آنزیمی میباشد (115، 116 و 117).
3. تجزیههای متا یا فراتحلیل آن چه در پیش آمد یک مرور سیستماتیک بر اثرات متقابل جانداران خاک و تغییرات اقلیم بود، که ممکن است نتواند خواننده را از این که به یک نتیجه کلی از اثر پارامترهای اقلیمی بر جانداران خاک برسد، را اغنا نماید. بنابراین آبلنکینشیپ و همکاران (2011) با تلفیق 75 پژوهش در رابطه با چگونگی پاسخ جانداران مختلف خاک در برابر تغییرات اقلیمی چنین اظهار کردند که پاسخ جانداران خاک به تغییرات آب و هوا به وسیله تجزیههای فراتحلیل قابل پیشبینی است، به گونهای که پاسخ این جانداران به افزایش میزان CO2اتمسفر به اندازه عرض بدن، گروه تغذیهای و نوع روی کرد آزمایش (مزرعهای یا گل خانهای) وابسته است. درحالیکه چگونگی پاسخ جانداران خاک به تغییرات دما و بارندگی تنها به اقلیم محلی و نوع اکوسیستم بستگی دارد (118).
الف. فرا تحلیل اثر افزایش CO2 بر جانداران خاک همانگونه که در بالا آمد پاسخ جانداران خاک به افزایش میزان CO2اتمسفر به اندازه عرض بدن، گروه تغذیهای و نوع روی کرد آزمایش (مزرعهای یا گل خانهای) وابسته است. تجزیههای فراتحلیل توسط آبلنکینشیپ و همکاران (2011) نشان داد که از نظر اندازه عرض بدن، فراوانی جانداران میکروفلور و میکروفون به افزایش میزان گاز CO2اتمسفر پاسخ مثبت نشان میدهند، درحالیکه مزوفونها به این امر پاسخ منفی دادند. از نظر نوع روی کرد آزمایش (مزرعهای یا گل خانهای)، زمانی که پژوهندگان یاد شده نتایج آزمایشات گل خانهای و مزرعهای را از هم جدا کردند، دریافتند که روابط بین ویژگیهای جانداران خاک و افزایش میزان گاز CO2چشمگیر نیست. به سخن دیگر اثرات افزایش گاز CO2 بر جانداران خاک بیش تر در شرایط گل خانهای رخ داده است تا مزرعه. از نظر گروه تغذیهای افزایش میزان گاز CO2به گونه چشمگیری سبب افزایش جمعیت خردهریزخواران شده بود، درحالیکه بر فراوانی گیاه خوارها، باکتریخوارها، قارچخوارها و شکارگرها تاثیری نداشت (118). به سخن دیگر فراوانی میکروفلور و میکروفان خاک به ویژه خردهریزخواران با افزایش گاز CO2افزایش مییابد، که نشان گر کمبود کربن فراهم برای این جانداران تحت غلظت معمولی اتمسفر است؛ درحالیکه جانداران خاک در سطوح بالای تغذیه به این امر پاسخی نشان ندادند (118). بنابراین دستهبندیهای کارکردی (مانند گروههای تغذهایی و اندازه بدن) در توصیف چگونگی پاسخ جانداران خاک به افزایش CO2اتمسفر سودمندتر از طبقهبندی سیستماتیک این جانداران است (119). این مساله شاید به این دلیل باشد که در شرایط افزایش میزان CO2اتمسفر، خلل و فرج ریز خاک که دارای میران کربن و آب فراهم بیشتری هستند، برای جانداران ریز قابل دستیابی است (49 و 120). دلیل دیگر میتواند این باشد که در شرایط افزایش میزان CO2اتمسفر، میزان خاک دانهسازی که ریززیست گاههای پایدار بیشتری را برای قارچها و باکتریها به وجود میآورد (2)، و هم چنین موجب جداسازی مکانی بیشتر شکار و شکارگر میگردد، افزایش مییابد (121). همچنین افزایش جمعیت خردهریزخواران به افزایش CO2 ممکن است ناشی افزایش آب فراهم ناشی از تغییرات نزولات جوی نیز باشد، زیرا در تجزیههای فراتحلیل این دسته از جانداران خاک همین پاسخ را در برابر افزایش آب فراهم ناشی از تغییرات نزولات جوی از خود نشان دادهاند (118). بنا به آن چه گفته شد نوع رده جانداران، نوع اکوسیستم، میانگین دما و بارندگی سالیانهو میزان گاز CO2 در چگونگی پاسخ جانداران خاک به افزایش میزان CO2اتمسفر در این پژوهش تاثیری نداشتهاند. هم چنین نتایج این تجزیه نشان داد که اثر مثبت افزایش گاز CO2 بر افزایش فراوانی جانداران خاک با گذشت زمان کاهش مییابد، و پس از گذشت یک دوره خاص (سه سال) جانداران خاک به این امر دیگر پاسخی نشان نمیدهند، همانگونه که در پیش یادآوری شد، این مساله احتمالاً به این دلیل است که وضعیت عناصر غذایی خاک از کمبود کربن در ابتدا به سمت کمبود کل عناصر غذایی پیش میرود (37). در برابر این پژوهش تجزیههای فراتحلیل توسط وان گروینیگین و همکاران (2011) نشان داد که اثر اصلی افزایش گاز CO2اتمسفر بر سیستم خاک، افزایش خروج گازهایی مانندN2O از خاک است که شدت خروج گازها با گذشت زمان افزایش مییابد.
ب. فرا تحلیل اثر افزایش دما بر جانداران خاک همانگونه که در بالا آمد چگونگی پاسخ جانداران خاک به افزایش دما تنها به نوع اکوسیستم و اقلیم محلی (دما و بارندگی سالیانه) وابسته است. به گونهای که تجزیههای فراتحلیل توسط آبلنکینشیپ و همکاران (2011) نشان داده است که افزایش دما به احتمال زیاد سبب کاهش چشمگیر فراوانی جانداران خاک در خاکهایی میشود که دارای میانگین دما و بارندگی سالیانه پایینتری میباشند. به سخن دیگر اثر کاهشی، افزایش دما بر کاهش جانداران خاک بیشتر در اقلیمهای سردتر و خشکتر اتفاق میافتد. نتایج تجزیههای فراتحلیل، این تفسیر را که افزایش دما ناشی از تغییرات اقلیم میتواند اثرات چشمگیری را بر کاهش جانداران خاک در بیشتر مناطق ایران داشته باشد را تایید میکند. چرا که در بیشتر مناطق کشور ایران یا میانگین دما و بارندگی سالیانه پایین و یا دست کم یکی از این شرایط وجود دارد. برای نمونه شریفی و همکاران (2012) براساس طبقهبندی کوپن، منطقه قروه کردستان را با میانگین دما و بارندگی سالیانه به ترتیب C◦ 4/11 و 339 میلیمتر را یک منطقه سرد با تابستانهای خشک گزارش کردهاند (68). کوتاه سخن اینکه کشور ایران در اقلیم خشک و نیمه خشک واقع شده است. علت کاهش فراوانی جانداران خاک در اثر افزایش دما شاید به این دلیل باشد که جانداران خاک برای فرار از گرما به عمق خاک میروند که پژوهندگان از آن نمونهبرداری نکردهاند (101). هم چنین علت این کاهش میتواند ناشی از تنش خشکی (104 و 123) و یا مردن در اثر تنش گرمایی (100 و 103) باشد. این احتمال نیز وجود داراد که ترکیب جمعیتی جانداران خاک در اثر افزایش دما با کاهش گونههایی که به شرایط سرد (103) و یا شرایط مرطوب (123)، گذشته سازگار شده بودند، باشد. در تجزیه فراتحلیل انجام شده توسط آبلنکینشیپ و همکاران (2011) پاسخ جانداران خاک به افزایش دما رابطه چشمگیری با میزان بزرگی افزایش دما نداشت، اما این پاسخ به گونه چشمگیری با طول دوره افزایش دما رابطه مستقیم داشت. به سخن دیگر اثر افزایش دما بر کاهش فراوانی جانداران خاک با گذشت زمان شدت مییابد. این مساله احتمالاً به دلیل شدت کاهش آب فراهم در اثر افزایش دما در طول زمان باشد (99، 124 و 125). به گونهای که افزایش دما در اقلیمهای خشکتر یک رابطه متقابل منفی مهم را بین افزایش دما و آب فراهم را در این مناطق به وجود میآورد. بنابراین افزایش دما کمبود رطوبت برای موجودات خاک را در مناطق خشک و نیمه خشک تشدید میکند.
ج. فراتحلیل اثر تغییرات بارندگی بر جانداران خاک همانگونه که در پیش آمد تجزیه فراتحلیل نشان داد که اثر مثبت بارندگی بر فراوانی جانداران خاک در میان ردهها، گروههای تغذیهای مختلف با اندازه عرض بدن متفاوت، یکسان بود. اما اثر این عامل بر جانداران خاک بسته به نوع اکوسیستم متفاوت بود، و نوع پوشش گیاهی نقش عمدهای را در چگونگی پاسخ جانداران خاک در مقابل تغییرات بارندگی بازی میکند. به گونهای که با افزایش بارندگی میزان فراوانی ردههای مختلف جانداران خاک در جنگلهای سوزنی برگ شمالی، جنگلهای کاج و جنگلهای برگریزان افزایش مییابد، درحالیکه اثری بر جمعیت جانداران خاک در علفزارها، بوتهزارها یا اکوسیستمهای توندرا ندارد. این مساله شاید به این علت باشد که در اکوسیستمهای غیرجنگلی، فعالیت و فراوانی جانداران خاک بیشتر توسط کربن فراهم محدود میشود، تا میزان رطوبت. درحالیکه در اکوسیستمهای جنگلی فراوانی جانداران خاک بیشتر به وسیله کمبود بارندگی به ویژه در اقلیمهای خشک محدود میشود. به سخن دیگر از میان فاکتورهای محدود کننده رشد در اکوسیستمهای غیرجنگلی، کربن فراهم و در اکوسیستمهای جنگلی، میزان رطوبت فراهم در درجه اول اهمیت قرار دارند. علت این مساله احتمالاً به دلیل اثرات فیزیکی نزولات جوی در خرد و ریز کردن پسماندهای گیاهی (126)، کمبود آب در میان لایههای پسماندهای گیاهی در مقایسه با افقهای معدنی خاک (127) و یا رقابت بین درختان و جانداران خاک برای رطوبت در شرایط کمبود رطوبت فراهم در مناطق جنگلی باشد (128). در تایید این مطلب تجزیههای فراتحلیل نشان داد که حساسیت جانداران خاک به خشکی در لایههای آلی بیشتر از لایههای معدنی است (118). بنابراین بارندگی تمامی سطوح تغذیهای و ردهها را به ویژه در اکوسیستمهای جنگلی محدود میکند (118). اثر افزایش بارندگی بر افزایش جانداران خاک با گذشت زمان تشدید میشود، به سخن دیگر اثر مثبت بارندگی بر فراوانی جانداران خاک در دراز مدت اتفاق میافتد. این مساله نشان دهنده آن است که تغییرات دایمی در آب فراهم خاک سبب تغییرات پایدار در اندازه جمعیت جانداران خاک میشود.
نتیجهگیری نتایج این مطالعه مروری نشان میدهد که جانداران خاک به ویژه ریزجانداران به عنوان یکی از عوامل موثر در تغییرات اقلیمی در تولید و مصرف گازهای گل خانهای (دیاکسیدکربن، متان، نیتروساکسید و نیتریکاکسید) نقش اساسی دارند. از طرفی درک چگونگی پاسخ جانداران خاک به تغییرات اقلیمی به دلیل عواملی مانند تنوع زیاد و به گونه عمده ناشناخته خود جامعه زنده خاک، تنوع اکوسیستمها، کاربریهای گوناگون اراضی و تفاوتهای مدیریتی حاکم بر آن ها بسیار پیچیده است. اما آن چه از نتایج این مطالعه برمیآید این است که اثر افزایش CO2بر جانداران خاک به گونه غیرمستقیم و از طریق افزایش فتوسنتز در گیاهان است، به گونهای که افزایش CO2اتمسفر سبب افزایش کمی کربن ورودی به خاک از طریق افزیش پسماندها و نهشتههای ریشه گیاهان، اما کاهش کیفیت پسماندها (افزایش C/N) میشود. روی هم رفته باور عمومی بر این است که افزایش CO2اتمسفر سبب افزایش فعالیت و فراوانی ریزجانداران خاک میشود، به گونهای که افزایش کربن ورودی به خاک ناشی از این امر بر اثر تنفس جانداران خاک دوباره به اتمسفر برمیگردد، تا جایی که افزایش CO2اتمسفر بر ذخیره کربن خاک بی تاثیر است. اما اثر تغییر در نزولات جوی و درجه حرارت بر جانداران خاک به گونه مستقیم و غیرمستقیم (از طریق تغییر در فیزیولوژی، ساختار و رشد گیاهان) میباشد. اثر دما بر فعالیت و فراوانی جانداران خاک به میزان رطوبت خاک و دمای بهینه رشد گیاهان و جانداران خاک دارد. به گونهای که افزایش دما در مناطقی که درختان در دمای پایینتر از دمای بهینه خود رشد میکنند، و در مناطقی که رطوبت خاک چه با آب شدن یخها در اثر افزایش دما (مناطق آلپی و قطبی) و یا خود نزولات جوی (مناطق معتدله) تامین شود، افزایش دما سبب افزایش فعالیت و فراوانی جانداران خاک میشود؛ به گونهای که باور عمومی بر این است که در این مناطق افزایش دما سبب افزایش فعالیت ریزجانداران هتروتروف و کاهش ذخیره کربن خاک میشود. اگرچه شواهدی وجود دارد که ممکن است جانداران خاک در نهایت به شرایط دمایی جدید عادت کنند و تنفس خاک به حالت معمولی خود برگردد. هم چنین نتایج این مطالعه نشان داد که در اثر افزایش دما و CO2اتمسفر جریان انرژی در خاک بیشتر در مسیر قارچها میافتد تا باکتریها. اما پیشبینی چگونگی پاسخ جانداران خاک به تغییرات بارندگی مشکل است، و به فاکتورهای گوناگونی مانند نوع منطقه، چگونگی تغییر در الگوی شدت و میزان کل بارندگی و چگونگی پاسخ پوشش گیاهی موجود وابسته است. همچنین در این بررسی روی هم رفته نتایج حاصل از مرور سیستماتیک با نتایج تجزیههای فراتحلیل همخوانی داشتند، به گونهای که نتایج حاصل از تجزیههای فراتحلیل نشان میدهد که پاسخ جانداران خاک به افزایش میزان CO2اتمسفر به اندازه بدن، گروه تغذیهای و نوع روی کرد آزمایشی (مزرعهای و گل خانهای) وابسته است؛ در حالی که چگونگی پاسخ جانداران خاک به تغییرات دما و بارندگی به اقلیم محلی و نوع اکوسیستم وابسته است. هم چنین نتایج تجزیههای فراتحلیل نشان میدهد که اثرات افزایش CO2بر جانداران خاک با زمان کاهش، در حالی که اثر دما و تغییر در بارندگی با زمان شدت مییابد. همچنین نتایج این مطالعه نشان میدهد که پژوهشهای اندکی در رابطه با اثر هم زمان پارامترهای تغییر اقلیم یعنی تغییر در میزان بارندگی و افزایش CO2و دما انجام شده است، به دلیل این که اثر هر کدام از پارامترهای یاد شده بر جانداران خاک از هم دیگر مستقل نمیباشد، لذا نگارندهگان پیشنهاد پژوهشهای سنجش اثر هم زمان پارامترهای اقلیمی بر جانداران خاک را مینمایند.
منابع
100. Phillips, R.L., Whalen, S.C., Schlesinger, W.H., 2001. Influence of atmospheric CO2 enrichment on methane consumption in a temperate forest soil. Glob. Chang. Biol. Vol. 7, pp. 557-563. 101. Briones, M.J.I., Ineson, P., Heinemeyer, A., 2007. Predicting potential impacts of climate change on geographical distribution of enchytraeids: a meta-analysis approach. Global Change Biology Vol. 13, pp. 2252–69. 102. Dong, Z., Hou, R., Chen, Q., Ouyang, Z., Ge, F., 2013. Response of soil nematodes to elevated temperature in conventional and no-tillage cropland systems. Plant Soil Vol. 373, pp. 907-918 103. Coulson, S.J., Hodkinson, I.D., Webb, N.R., Block, W., Bale, JS., Strathdee, A.T., Worland, M.R., Wooley, C. 1996. Effects of experimental temperature elevation on high-arctic soil microarthropod populations. Polar Biol Vol. 16, pp. 147-153. 104. Hodkinson, I.D., Healey, V., Coulson, S., 1994. Moisture relationships of the high arctic collembolan Onychiurus arcticus.Physiol Entomol Vol. 19, pp. 109-114. 105. Knapp, A.K., Beier C., Briske, D.D., Classen, A.T., Luo, Y., Reichstein, M., Smith, M.D., Smith, S.D., Bell J.E., Fay, P.A., Heisler, J.L., Leavitt, S.W., Sherry, R., Smit, B., Weng, E., 2008. Consequences of more extreme precipitation regimes for terrestrial ecosystems. BioScience. Vol. 58, pp. 811-821. 106. Fay, P.A., Kaufman, D.M., Nippert, J.B., Carlisle, J.D., Harper C.W., 2008. Changes in grassland ecosystem function due to extreme rainfall events: implications for responses to climate change. Global Change Biology Vol. 14, pp. 1600-1608. 107. Fierer., N., Schimel., J.P., 2003. A proposed mechanism for the pulse in carbon dioxide production commonly observed following the rapid rewetting of a dry soil. Soil Sci. Soc. Am. J. Vol. 67, pp. 798-805. 108. Freeman, C., et al., 2002. Contrasted effects of simulated drought on the production and oxidation of methane in a mid-Wales wetland. Soil Biol. Biochem. Vol. 34, pp. 61-67. 109. Santantonio, D., Herman, R.K., 1985. Standing crop, production, and turnover of fine roots on dry moderate and wet sites of mature Douglas fir sites in Oregon. Annales des Sciences Forestieres Vol. 42, pp. 113-42. 110. Mitchell, R.J., Kirkman, L.K., Pecot, S.D., Wilson, C.A., Palik, B.J., Boring, L.R., 1999. Patterns and controls of ecosystem function in longleaf pine-wiregrass savannas. I. Aboveground net primary productivity. Canadian Journal of Forest Research Vol. 29, pp. 743-51. 111. Comeau, P.G., Kimmon, J.P., 1989. Above and belowground biomass production of lodgepole pine on sites with differing soil moisture regimes. Canadian Journal of Forest Research Vol. 19, pp. 447-54. 112. Gower, S.T., Vogt, K.A., Grier, C.C., 1992. Carbon dynamics of rocky mountain Douglas fir: influence of water and nutrient availability. Ecological Monographs Vol. 62, pp. 43-65. 113. Hendricks, J.J., Hendrick, R.L., Wilson, C.A., Mitchell, R.L., Pecot, S.D., Guo, D., 2006. Assessing the patterns and controls of fine root dynamics: an empirical test and methodological review. Journal of Ecology Vol. 94, pp. 40-57. 114. Bhatti, M.A., Kraft, J.M., 1992. Influence of soil moisture on root rot and wilt of chickpea. Plant Disease Vol. 76, pp. 1259-62. 115. Castro, H.F., Classen A.T., Austin E.E., Norby, R.J., Schadt, C.W., 2010. Soil microbial community responses to multiple experimental climate change drivers. Applied and Environmental Microbiology Vol. 76, pp. 999-1007. 116. Henry, H.A.L., 2012. Soil extracellular enzyme dynamics in a changing climate. Soil Biology and Biochemistry Vol. 47, pp. 53-59. 117. Kardol, P., Cregger M.A., Campany C.E., Classen A.T., 2010. Soil ecosystem functioning under climate change: plant species and community effects. Ecology Vol. 91, pp. 781-767. 118. Blankinship, J.C., Niklaus, P.A., Hungate, B.A., 2011. A meta-analysis of responses of soil biota to global change. Oecologia Vol. 165, pp. 553-565. 119. Scheu, S., Falca, M., 2000. The soil food web of two beech forests (Fagus sylvatica) of contrasting humus type: stable isotope analysis of a macro- and a mesofauna-dominated community. Oecologia Vol. 123, pp. 285-296. 120. Strong, D.T., De Wever, H., Merckx, R., Recous, S., 2004. Spatial location of carbon decomposition in the soil pore system. Eur. J. Soil Sci. Vol. 55, pp. 739-750 121. Wright, D.A., Killham, K., Glover, L.A., Prosser, J.I., 1995. Role of pore size location in determining bacterial activity during predation by Protozoa in soil. Appl Environ Microbiol Vol. 61, pp. 3537-3543 122. Sharifi, Z., Safari sinegani, AA., Shariati, S., 2012. Potential of Indigenous Plant Species for the Phytoremediation of Arsenic Contaminated Land in Kurdistan (Iran). Soil and Sediment Contamination an international journal. Vol. 21, pp. 557-573. 123. Kardol, P., Reynolds, W.N., Norby, R.J., Classen, A.T., 2011. Climate change effects on soil microarthropod abundance and community structure. Appl Soil Ecol Vol. 47, pp. 37-44. 124. Aerts, R., 2006. The freezer defrosting: global warming and litter decomposition rates in cold biomes. J Ecol. Vol. 94, pp. 713-724. 125. Sinclair, B.J., 2002. Effect of increased temperatures simulating climate change on terrestrial invertebrates on Ross Island, Antarctica. Pedobiologia Vol. 46, pp. 150-160. 126. Lensing, J.R., Wise, D.H., 2007. Impact of changes in rainfall amounts predicted by climate-change models on decomposition in a deciduous forest. Appl. Soil Ecol. Vol. 35, pp. 523-534 127. Keith, D.M., Johnson, E.A., Valeo, C., 2010. Moisture cycles of the forest floor organic layer (F and H layers) during drying. Water Resour Res 46:W07529. 128. Odhiambo, H.O., Ong, C.K., Deans, J.D., Wilson, J, Khan, A.A.H., Sprent, J.I. 2001. Roots, soil water and crop yield: tree crop interactions in a semi-arid agroforestry system in Kenya. Plant Soil Vol. 235, pp. 221-233.
1- استادیار، گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران. *(مسئوول مکاتبات). 2- استاد، گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران. [3]- Systematic review [4]- Meta-analysis [5]- Gammaproteobacteria [6]- Alphaproteobacteria [7]- Betaproteobacteria [8]- Rhizodeposition [9]- Copiotrophic [10]- Oligotrophic [11]- Source [12]- Sink [13]- Burkholdia [14]- Pseudomonas [15]- Bacillus [16]- Bioturbation [17]- Longidorus elongatus 3- بهره متابولیکی (qCO2) = کربن آزاد شده در تنفس پایه / (Cmic)کربن ریزجانداران 1- Permafrost soil 1- Glomus mosseae [21]- Plantago lanceolata [22]- Metagenomics studies [23]- Actinobacteria [24]- Proteobacteria [25]- Acidobacteria [26]- Planctomycetes [27]- Bacteroidetes [28]- Ascomycota [29]- Basidiomycota [30]- Oligochaetes [31]- Epigeic [32]- Enchytraeids [33]- Prostigmata mites | ||
مراجع | ||
100. Phillips, R.L., Whalen, S.C., Schlesinger, W.H., 2001. Influence of atmospheric CO2 enrichment on methane consumption in a temperate forest soil. Glob. Chang. Biol. Vol. 7, pp. 557-563. 101. Briones, M.J.I., Ineson, P., Heinemeyer, A., 2007. Predicting potential impacts of climate change on geographical distribution of enchytraeids: a meta-analysis approach. Global Change Biology Vol. 13, pp. 2252–69. 102. Dong, Z., Hou, R., Chen, Q., Ouyang, Z., Ge, F., 2013. Response of soil nematodes to elevated temperature in conventional and no-tillage cropland systems. Plant Soil Vol. 373, pp. 907-918 103. Coulson, S.J., Hodkinson, I.D., Webb, N.R., Block, W., Bale, JS., Strathdee, A.T., Worland, M.R., Wooley, C. 1996. Effects of experimental temperature elevation on high-arctic soil microarthropod populations. Polar Biol Vol. 16, pp. 147-153. 104. Hodkinson, I.D., Healey, V., Coulson, S., 1994. Moisture relationships of the high arctic collembolan Onychiurus arcticus.Physiol Entomol Vol. 19, pp. 109-114. 105. Knapp, A.K., Beier C., Briske, D.D., Classen, A.T., Luo, Y., Reichstein, M., Smith, M.D., Smith, S.D., Bell J.E., Fay, P.A., Heisler, J.L., Leavitt, S.W., Sherry, R., Smit, B., Weng, E., 2008. Consequences of more extreme precipitation regimes for terrestrial ecosystems. BioScience. Vol. 58, pp. 811-821. 106. Fay, P.A., Kaufman, D.M., Nippert, J.B., Carlisle, J.D., Harper C.W., 2008. Changes in grassland ecosystem function due to extreme rainfall events: implications for responses to climate change. Global Change Biology Vol. 14, pp. 1600-1608. 107. Fierer., N., Schimel., J.P., 2003. A proposed mechanism for the pulse in carbon dioxide production commonly observed following the rapid rewetting of a dry soil. Soil Sci. Soc. Am. J. Vol. 67, pp. 798-805. 108. Freeman, C., et al., 2002. Contrasted effects of simulated drought on the production and oxidation of methane in a mid-Wales wetland. Soil Biol. Biochem. Vol. 34, pp. 61-67. 109. Santantonio, D., Herman, R.K., 1985. Standing crop, production, and turnover of fine roots on dry moderate and wet sites of mature Douglas fir sites in Oregon. Annales des Sciences Forestieres Vol. 42, pp. 113-42. 110. Mitchell, R.J., Kirkman, L.K., Pecot, S.D., Wilson, C.A., Palik, B.J., Boring, L.R., 1999. Patterns and controls of ecosystem function in longleaf pine-wiregrass savannas. I. Aboveground net primary productivity. Canadian Journal of Forest Research Vol. 29, pp. 743-51. 111. Comeau, P.G., Kimmon, J.P., 1989. Above and belowground biomass production of lodgepole pine on sites with differing soil moisture regimes. Canadian Journal of Forest Research Vol. 19, pp. 447-54. 112. Gower, S.T., Vogt, K.A., Grier, C.C., 1992. Carbon dynamics of rocky mountain Douglas fir: influence of water and nutrient availability. Ecological Monographs Vol. 62, pp. 43-65. 113. Hendricks, J.J., Hendrick, R.L., Wilson, C.A., Mitchell, R.L., Pecot, S.D., Guo, D., 2006. Assessing the patterns and controls of fine root dynamics: an empirical test and methodological review. Journal of Ecology Vol. 94, pp. 40-57. 114. Bhatti, M.A., Kraft, J.M., 1992. Influence of soil moisture on root rot and wilt of chickpea. Plant Disease Vol. 76, pp. 1259-62. 115. Castro, H.F., Classen A.T., Austin E.E., Norby, R.J., Schadt, C.W., 2010. Soil microbial community responses to multiple experimental climate change drivers. Applied and Environmental Microbiology Vol. 76, pp. 999-1007. 116. Henry, H.A.L., 2012. Soil extracellular enzyme dynamics in a changing climate. Soil Biology and Biochemistry Vol. 47, pp. 53-59. 117. Kardol, P., Cregger M.A., Campany C.E., Classen A.T., 2010. Soil ecosystem functioning under climate change: plant species and community effects. Ecology Vol. 91, pp. 781-767. 118. Blankinship, J.C., Niklaus, P.A., Hungate, B.A., 2011. A meta-analysis of responses of soil biota to global change. Oecologia Vol. 165, pp. 553-565. 119. Scheu, S., Falca, M., 2000. The soil food web of two beech forests (Fagus sylvatica) of contrasting humus type: stable isotope analysis of a macro- and a mesofauna-dominated community. Oecologia Vol. 123, pp. 285-296. 120. Strong, D.T., De Wever, H., Merckx, R., Recous, S., 2004. Spatial location of carbon decomposition in the soil pore system. Eur. J. Soil Sci. Vol. 55, pp. 739-750 121. Wright, D.A., Killham, K., Glover, L.A., Prosser, J.I., 1995. Role of pore size location in determining bacterial activity during predation by Protozoa in soil. Appl Environ Microbiol Vol. 61, pp. 3537-3543 122. Sharifi, Z., Safari sinegani, AA., Shariati, S., 2012. Potential of Indigenous Plant Species for the Phytoremediation of Arsenic Contaminated Land in Kurdistan (Iran). Soil and Sediment Contamination an international journal. Vol. 21, pp. 557-573. 123. Kardol, P., Reynolds, W.N., Norby, R.J., Classen, A.T., 2011. Climate change effects on soil microarthropod abundance and community structure. Appl Soil Ecol Vol. 47, pp. 37-44. 124. Aerts, R., 2006. The freezer defrosting: global warming and litter decomposition rates in cold biomes. J Ecol. Vol. 94, pp. 713-724. 125. Sinclair, B.J., 2002. Effect of increased temperatures simulating climate change on terrestrial invertebrates on Ross Island, Antarctica. Pedobiologia Vol. 46, pp. 150-160. 126. Lensing, J.R., Wise, D.H., 2007. Impact of changes in rainfall amounts predicted by climate-change models on decomposition in a deciduous forest. Appl. Soil Ecol. Vol. 35, pp. 523-534 127. Keith, D.M., Johnson, E.A., Valeo, C., 2010. Moisture cycles of the forest floor organic layer (F and H layers) during drying. Water Resour Res 46:W07529. 128. Odhiambo, H.O., Ong, C.K., Deans, J.D., Wilson, J, Khan, A.A.H., Sprent, J.I. 2001. Roots, soil water and crop yield: tree crop interactions in a semi-arid agroforestry system in Kenya. Plant Soil Vol. 235, pp. 221-233.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,917 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,087 |